سناریو
سناریو
وقتی عضو هشتمی و داری تنهایی از کمپانی بر میگردی که تصادف میکنی و اونا نگران میشن چون دیر کردی ( قرار بوده اون شب بری خونه ی اونا) هر ثانیه دارن زنگ میزنن بهت که پرستار گوشیتو جواب میده میگه توی اتاق عملی و وضعیتت وخیمه
نامجون: وقتی گوشی رو جواب میدی از جاش میپره و وقتی پرستار این حرفو میزنه میره توی شک بعد از چند ثانیه به خودش میاد و آدرس رو از پرستار میپرسه (سریع میاد بیمارستان و داره با خودش کلنجار میره که به بقیه خبر بده یا نه)
جین: وقتی پرستار این حرف رو میزنه بغض میکنه و تلاش میکنه مخفیش کنه ولی نمیتونه و گریش میگیره ( سریع خودشو میرسونه بیمارستان و به بقیه خبر میده)
یونگی : چیییی « داد» چه طور ممکنه ؟؟؟
پرستار: لطفاً آرام باشید
یونگی :اوففففف «نفس عمیق» کدوم بیمارستانه ؟؟
پرستار: بیمارستان.....
یونگی : باشه ممنون ( میاد بیمارستان و به بقیه اعضا تا از اتاق عمل نیای بیرون خبر نمیده فقط به کمپانی میگه)
جیهوپ : لیوان آب دستش بود که با حرف پرستار از دستش افتاد و چهل تیکه شد . آنقدر شکه شده بود که نمیتونست حرف بزنه
پرستار: آقا آقا حالتون خوبه ؟؟ صدای شکستن یه چیزی اومد
جیهوپ : آ... آ...ره گفتید کدوم بیمارستانه ؟؟؟
پرستار : بیمارستان......
جیهوپ : با...شه مر..سی ( تلفنو که قطع میکنه گریش میگیره زنگ میزنن به همه ی اعضا میگه و همه باهم میان بیمارستان)
جیمین: چون همه باهم در حال تمرین بودید تو گفتی من بیشتر میمونم اون گفته بود که پیشت میمونه بعدا با هم برگردید
ولی تو گفته بودی بره
وقتی شنید چی شده (سریع آدرس بیمارستان رو پرسید و توی راه همش خودش رو سرزنش میکرد که چرا به حرفت گوش داده باید پیشت میمونده) میرسه بیمارستان و پشت در اتاق عمل فقط گریه میکنه
تهیونگ: خبر رو که میشنوه پاهاش سُست میشن و میوفته زمین
اسم بیمارستان رو که میپرسه با همون لباس های تو خونش
راه میوفته و انقدر تند میرونه که نزدیک بود چند بار تصادف کنه
توی راه فقط گریه میکنه و دعا میکنه چیزیت نشه
جونگکوک: سریع میاد بیمارستان و میپرسه چی طوری تصادف کردی و بهش میگن که یه نفر زده بهت که الان توی بخش مراقب های ویژس با خودش میگه:(خدا نکنه زنده بیای بیرون چون اون موقع زیر مشتام لهت میکنم) « چه عصبانی😂»
درخواستی داشتید بیاید پی وی 💚
#سناریو بی تی اس
وقتی عضو هشتمی و داری تنهایی از کمپانی بر میگردی که تصادف میکنی و اونا نگران میشن چون دیر کردی ( قرار بوده اون شب بری خونه ی اونا) هر ثانیه دارن زنگ میزنن بهت که پرستار گوشیتو جواب میده میگه توی اتاق عملی و وضعیتت وخیمه
نامجون: وقتی گوشی رو جواب میدی از جاش میپره و وقتی پرستار این حرفو میزنه میره توی شک بعد از چند ثانیه به خودش میاد و آدرس رو از پرستار میپرسه (سریع میاد بیمارستان و داره با خودش کلنجار میره که به بقیه خبر بده یا نه)
جین: وقتی پرستار این حرف رو میزنه بغض میکنه و تلاش میکنه مخفیش کنه ولی نمیتونه و گریش میگیره ( سریع خودشو میرسونه بیمارستان و به بقیه خبر میده)
یونگی : چیییی « داد» چه طور ممکنه ؟؟؟
پرستار: لطفاً آرام باشید
یونگی :اوففففف «نفس عمیق» کدوم بیمارستانه ؟؟
پرستار: بیمارستان.....
یونگی : باشه ممنون ( میاد بیمارستان و به بقیه اعضا تا از اتاق عمل نیای بیرون خبر نمیده فقط به کمپانی میگه)
جیهوپ : لیوان آب دستش بود که با حرف پرستار از دستش افتاد و چهل تیکه شد . آنقدر شکه شده بود که نمیتونست حرف بزنه
پرستار: آقا آقا حالتون خوبه ؟؟ صدای شکستن یه چیزی اومد
جیهوپ : آ... آ...ره گفتید کدوم بیمارستانه ؟؟؟
پرستار : بیمارستان......
جیهوپ : با...شه مر..سی ( تلفنو که قطع میکنه گریش میگیره زنگ میزنن به همه ی اعضا میگه و همه باهم میان بیمارستان)
جیمین: چون همه باهم در حال تمرین بودید تو گفتی من بیشتر میمونم اون گفته بود که پیشت میمونه بعدا با هم برگردید
ولی تو گفته بودی بره
وقتی شنید چی شده (سریع آدرس بیمارستان رو پرسید و توی راه همش خودش رو سرزنش میکرد که چرا به حرفت گوش داده باید پیشت میمونده) میرسه بیمارستان و پشت در اتاق عمل فقط گریه میکنه
تهیونگ: خبر رو که میشنوه پاهاش سُست میشن و میوفته زمین
اسم بیمارستان رو که میپرسه با همون لباس های تو خونش
راه میوفته و انقدر تند میرونه که نزدیک بود چند بار تصادف کنه
توی راه فقط گریه میکنه و دعا میکنه چیزیت نشه
جونگکوک: سریع میاد بیمارستان و میپرسه چی طوری تصادف کردی و بهش میگن که یه نفر زده بهت که الان توی بخش مراقب های ویژس با خودش میگه:(خدا نکنه زنده بیای بیرون چون اون موقع زیر مشتام لهت میکنم) « چه عصبانی😂»
درخواستی داشتید بیاید پی وی 💚
#سناریو بی تی اس
۱۶.۲k
۱۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.