پارت41
ج
ویو هلن
چشماشو باز کردم دیدم تو یه اتاق سیاه و سنگی خیلی هم سرد بسته شدم ولم دهن باز بود که یه مرد سیاه پیش که به احتمال زیاد جیم بود اومد من میگم جمه
هی شما بگید یکی از زیز دستاشه
جیم: بالاخره بیدار شدی کوچولو؟
هلن: معلومه جم قلابی
جیم: اکی این طوری فکر کن
هلن: من این طور فکر نمیکنم مطمعنم بعد اون حمله ای که بهم داشتی رفتم تحقیق کردم جیم هیچ وقت حتی درخواست یه بوسه عمیق رو هم بهم نداد چه برسه
رابطه اون عاشقانه
رابطه رو پیش میبرد
نه با به فاک
دادنم من میدونم که تو د....
میخواستم حرفم رو تمام کنم که صدلی شلیک اومد صد در صد اعضا هستن جیم رفت دو نفر اومدن و منو به زور از صندلی باز کردن و دستامو بستن منو بودم بیرون پیش اعضا و دوتا تفنگ روی سرم گذاشته بودن من از مردن بد میترسم ولی گریم نیومد
کوک: ولش کن بیا اینم پولت(کیف پول رو نشون میده)
جیم:ولی هنوز باهاش کار دارما
اون عوضی
دستش رو کشید بین
پام
که با پام زدم تو کلیش و یه سیلی
خوردم چطور دربارم فکر میکرد؟ گریه کنم؟ متاسفم من قوی تر از این حرفام
دست اون مزده رو گاز گرفتم تفنگ
هارو از دستشوی کش رفتم و به سمت جیم قلابی گرفتم
و داد زدم: چی دارم فکر کردی؟ ها؟ میخوای تحقیق کنی درست تحقیق کن من از اون مدل دخترایی
نیستم که با یه سیلی بزنم زیر گریه من هیچ وقت کم نمیارم
اقای لی
جیم: لی چیه اسم من جیمه
هلن: من احمقم؟ نمیدونم تو جیوان لی هستی؟ دشمن بزرگ باند جهانی بی تی اس؟
ویو کوک
با این حرفش
دستم لرزید که با صدای تیر به خودم اومدم
ویو هوپی
یکی داشت از پشت به هلن نزدیک میشد با اینکه بخاطر حرفش تو شک بودم ولی یه گلوله
توی سرش
خالی کردم داد زدم: حرکی از زندگیش سیره
یه قدم بیاد جلو
ویو هلن
با صدای تیر رومو
برگردوندم
که با جسم بی جون یه ادم که داشت خون روزی میکرد مواجه
شدم البته برام عادی بود که صدای ته رو شنیدم: ماشه رو بکش
بکش و ما رو از اون ادم خلاص کن، لطفا
ج
ویو هلن
چشماشو باز کردم دیدم تو یه اتاق سیاه و سنگی خیلی هم سرد بسته شدم ولم دهن باز بود که یه مرد سیاه پیش که به احتمال زیاد جیم بود اومد من میگم جمه
هی شما بگید یکی از زیز دستاشه
جیم: بالاخره بیدار شدی کوچولو؟
هلن: معلومه جم قلابی
جیم: اکی این طوری فکر کن
هلن: من این طور فکر نمیکنم مطمعنم بعد اون حمله ای که بهم داشتی رفتم تحقیق کردم جیم هیچ وقت حتی درخواست یه بوسه عمیق رو هم بهم نداد چه برسه
رابطه اون عاشقانه
رابطه رو پیش میبرد
نه با به فاک
دادنم من میدونم که تو د....
میخواستم حرفم رو تمام کنم که صدلی شلیک اومد صد در صد اعضا هستن جیم رفت دو نفر اومدن و منو به زور از صندلی باز کردن و دستامو بستن منو بودم بیرون پیش اعضا و دوتا تفنگ روی سرم گذاشته بودن من از مردن بد میترسم ولی گریم نیومد
کوک: ولش کن بیا اینم پولت(کیف پول رو نشون میده)
جیم:ولی هنوز باهاش کار دارما
اون عوضی
دستش رو کشید بین
پام
که با پام زدم تو کلیش و یه سیلی
خوردم چطور دربارم فکر میکرد؟ گریه کنم؟ متاسفم من قوی تر از این حرفام
دست اون مزده رو گاز گرفتم تفنگ
هارو از دستشوی کش رفتم و به سمت جیم قلابی گرفتم
و داد زدم: چی دارم فکر کردی؟ ها؟ میخوای تحقیق کنی درست تحقیق کن من از اون مدل دخترایی
نیستم که با یه سیلی بزنم زیر گریه من هیچ وقت کم نمیارم
اقای لی
جیم: لی چیه اسم من جیمه
هلن: من احمقم؟ نمیدونم تو جیوان لی هستی؟ دشمن بزرگ باند جهانی بی تی اس؟
ویو کوک
با این حرفش
دستم لرزید که با صدای تیر به خودم اومدم
ویو هوپی
یکی داشت از پشت به هلن نزدیک میشد با اینکه بخاطر حرفش تو شک بودم ولی یه گلوله
توی سرش
خالی کردم داد زدم: حرکی از زندگیش سیره
یه قدم بیاد جلو
ویو هلن
با صدای تیر رومو
برگردوندم
که با جسم بی جون یه ادم که داشت خون روزی میکرد مواجه
شدم البته برام عادی بود که صدای ته رو شنیدم: ماشه رو بکش
بکش و ما رو از اون ادم خلاص کن، لطفا
ج
۴.۳k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.