MY LOVE P⁴

__فردا صب ساعت ۶__
جیا ویو:
صبح نوری که به چشمم میخورد بیدار شدم
آیشش ساعت چنده
ساعت ۶ صبه
پاشدم یه حموم ۱۰ مینی گرفتم اومدم بیرون لباسامو پوشیدم و موهامو شونه کردم
که گوشیم زنگ خورد
یون:الو
کوک: بیا پایین
یون:چ...چی
کوک:بیا پایین جلو خونتونم
جیا:ب...باشه
کوک:دوستات خودشون میان
جیا:پس ما چی!
کوک:ما زود تر میریم
جیا:اوکی
__در بوسان__
جیا:اخیشش رسیدیم
کوک:اره .....
جیا:خوب...جالا کجا قراره بمونیم
کوک:خونه من
جیا:اوکی
_رفتن خونه کوک_
جیا:حاجی حجمام اینجا چقد بزرگه
کوک:😐
جیا:چیزه...اممم.....هیچی
کوک:😐
جیا:وایی....من سردمه بیا بریم تو
کوک:😑 خیلی ببخشید وسط تابستونه
جیا:شتت
.....
کوک:خوب بریم تو
جیا:اره ...بریم
_رفتن_
جیا:خوب اتاق من کدومه...؟؟
کوک:اونجا
یه اتاق خیلی خوشمل که دیواره بنفش داشت
جیا:ووییییی.....چقد خوشمله
کوک:اره....خوب برا چی مث بز وایسادی منو نیگا میکنی؟
جیا:وایی....ببخشید
_جیا رفت تو اتاقش_
جیا:وایی.‌‌‌‌......نزدیک بود لو برما
بزار یه زنگ به _اسم دوستش چی چی بود_
بزنم
جیا:الو
دوستش:الو جیا خره گاو منه
جیا:جونم
دوستش:تو زنگ زدی
جیا:اِاِاِ ......راس میگییا
دوستش:😑😐
جیا:کی میرسین....با کی داری میای
دوستش: با جیمین....حدود ۱ ساعت دیگع بوسانیم
جیا:🫣🫣🫣 با جیمین......ارهههه .......
دوستش:زهر مار....تو خودت الان با یه بد بوی توی یه خونه ای .....راستشو بگو شیطون
جیا:زر نزن ‌.....باشه کاری نداری
دوستش:نو‌.....بای
جیا:بای