پارت اخر
پارت اخر
دو ماه بعد
ساعت ۲شب :
_جونکوک
+جانم بیبی
_چقدر همو اذیت کردیم وایییی(خنده)
+اع بیبی بیخیال دیگه یادم نیار اون روزا رو بهتره فراموشش کنی
_چی نه نه من هیچوقت اون روزا رو فراموش نمیکنم چون همونا باعث شد که الان عاشقتم
+قوربونت برم
_خدانکنه میای فیلم نگاه کنیم
+بگیر بخواب بچه ساعت ۲ شب فیلم نگاه کنیم
_اره من خوابم نمیاد
+ولی من خیلی خستم تا الآنم به زور بیدار موندم به خاطر تو
_اخیییی ببخشید خودم که نمیخوابم تو رو هم نذاشتم بخوابی(خنده)
_جونکوک
+جان
سرمو گذاشتم رو سینه لختش و بغلش کردم
_میشه فردا اجازه بدی برم پیش مامان بابام
+باشه عزیزم
_اصن بیا با هم بریم
+هوم باشه(خیلی خسته)
_خوابت میاد
+خیلییییی
دستامو بازکردم و گفتم
_بیا تو بغلم بخواب
اونم اومد و سرشو گذاشت رو سینم منم بغلش کردم و موهاشو نوازش کردم
+همیشه تو میومدی تو بغل من حالا من اومدم(خنده)
_هه اره خب شب به خیر دیگه ددی کوچولوی من
+(خنده)شبت به خیر کوئینم
بعد همو بوسیدیم و کم کم چشای هر دومون گرم شد و خواب رفتیم
end (◕ᴗ◕✿)
دو ماه بعد
ساعت ۲شب :
_جونکوک
+جانم بیبی
_چقدر همو اذیت کردیم وایییی(خنده)
+اع بیبی بیخیال دیگه یادم نیار اون روزا رو بهتره فراموشش کنی
_چی نه نه من هیچوقت اون روزا رو فراموش نمیکنم چون همونا باعث شد که الان عاشقتم
+قوربونت برم
_خدانکنه میای فیلم نگاه کنیم
+بگیر بخواب بچه ساعت ۲ شب فیلم نگاه کنیم
_اره من خوابم نمیاد
+ولی من خیلی خستم تا الآنم به زور بیدار موندم به خاطر تو
_اخیییی ببخشید خودم که نمیخوابم تو رو هم نذاشتم بخوابی(خنده)
_جونکوک
+جان
سرمو گذاشتم رو سینه لختش و بغلش کردم
_میشه فردا اجازه بدی برم پیش مامان بابام
+باشه عزیزم
_اصن بیا با هم بریم
+هوم باشه(خیلی خسته)
_خوابت میاد
+خیلییییی
دستامو بازکردم و گفتم
_بیا تو بغلم بخواب
اونم اومد و سرشو گذاشت رو سینم منم بغلش کردم و موهاشو نوازش کردم
+همیشه تو میومدی تو بغل من حالا من اومدم(خنده)
_هه اره خب شب به خیر دیگه ددی کوچولوی من
+(خنده)شبت به خیر کوئینم
بعد همو بوسیدیم و کم کم چشای هر دومون گرم شد و خواب رفتیم
end (◕ᴗ◕✿)
۲۵.۶k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.