زندگی مخفی پارت ۸۵ بخش دوم
دکتر:شما چه نسبتی با لالیسا مانوبان دارید
جونگکوک:من من برادرشم
جئون جونگ کوک البته ناتنی
دکتر:خب باید عضوی از خونوادش باشید
جونگکوک:یه لحظه
گوشیم کو
آهه
خونس خب تهیونگ گوشیتو بده
تهیونگ:گوشی من دست جنیه
جونگکوک:هارام گوشیتو بده
هارام:بیا
جونگکوک رفت توی گوگل و اسم لیسا و خودشو سرچ کرد و گوشی رو روبه دکتر گرفت
جونگکوک:دیدید حالا میشه بزارید ببینمش
دکتر:بفرمایید
تهیونگ:من اینجا...
جونگکوک حرفمو قطع کرد:نه با من میای من واقعا میترسم
رفتم دنبالش
جونگکوک کنار تخت لیسا نشست
جونگکوک:سلام لیسا
حالت خوبه ؟؟
لیسا:وای خدا من کجامم
تهیونگ:شما بیمارستان قرار دارید
لیسا:اهه شما دوتا کی هستیددد
جونگکوک:لیسا فهمیدم ازم خوشت نمیاد ولی لازم نیست رفتار کنی که نمیشناسیم
لیسا:بابا بچه من تورو نمیشناسمم
تهیونگ:تو میدونی خودت کی هستی
لیسا:نه نمیدونم
چرا یادم نمیاد
جونگکوک رفت و دکترا رو صدا کرد
دکتر:چی شده
جونگکوک:خانم دکتر لیسا هیچکس رو یادش نمیاد حتی منو
و جونگکوک زد زیر گریه
دکتر:آقای ....
تهیونگ:ایشون جئون جونگ کوک
و منم کیم تهیونگ
دکتر:آقای کیم دوستتون رو ببرید بیرون و خودتون بیاید داخل و اگه یکی از اعضای خانوادش اینجاست بیاریدش
تهیونگ:کوک بیا بریم بیرون
...............
ادامه دارد.....
جونگکوک:من من برادرشم
جئون جونگ کوک البته ناتنی
دکتر:خب باید عضوی از خونوادش باشید
جونگکوک:یه لحظه
گوشیم کو
آهه
خونس خب تهیونگ گوشیتو بده
تهیونگ:گوشی من دست جنیه
جونگکوک:هارام گوشیتو بده
هارام:بیا
جونگکوک رفت توی گوگل و اسم لیسا و خودشو سرچ کرد و گوشی رو روبه دکتر گرفت
جونگکوک:دیدید حالا میشه بزارید ببینمش
دکتر:بفرمایید
تهیونگ:من اینجا...
جونگکوک حرفمو قطع کرد:نه با من میای من واقعا میترسم
رفتم دنبالش
جونگکوک کنار تخت لیسا نشست
جونگکوک:سلام لیسا
حالت خوبه ؟؟
لیسا:وای خدا من کجامم
تهیونگ:شما بیمارستان قرار دارید
لیسا:اهه شما دوتا کی هستیددد
جونگکوک:لیسا فهمیدم ازم خوشت نمیاد ولی لازم نیست رفتار کنی که نمیشناسیم
لیسا:بابا بچه من تورو نمیشناسمم
تهیونگ:تو میدونی خودت کی هستی
لیسا:نه نمیدونم
چرا یادم نمیاد
جونگکوک رفت و دکترا رو صدا کرد
دکتر:چی شده
جونگکوک:خانم دکتر لیسا هیچکس رو یادش نمیاد حتی منو
و جونگکوک زد زیر گریه
دکتر:آقای ....
تهیونگ:ایشون جئون جونگ کوک
و منم کیم تهیونگ
دکتر:آقای کیم دوستتون رو ببرید بیرون و خودتون بیاید داخل و اگه یکی از اعضای خانوادش اینجاست بیاریدش
تهیونگ:کوک بیا بریم بیرون
...............
ادامه دارد.....
۱.۵k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.