فیک گمراهی پارت آخر
رسیدم خونه داشتم لباسامو عوض می کردم دم خونم زنگ زدن بدون اینکه برام مهم باشه کیه در رو باز کردم با حضرت پشم
_س..س..سلام فیلیکس!!!!!!
+سلام بانو
_به من نگو بانو( خنده)
+خب چی بگم؟دوست دخترم که نیستی بهت بگم عشقم و عزیزم و چاگیا و اینا
_ا…اصلا بگی نیوا من راضیم
+باشه نیوا بانو
_فیلیکس!
+باشه بابا! نیام تو ؟؟
_چرا بیا ببخشید اصلا نفهمیدم چی شد!
+اشکال نداره
+خونه خودته؟
_اره
+خوشگله چقدر
_مرسی
+ببین من باید یه چیزی بهت بگم
_بگو سر و پا گوشم
+من …من
(زنگ در خونه)
_ببخشید یه لحظه
_بله ؟
#سلام
_یا حضرت پشم سلام
#فیلیکس اینجاست؟
_اره بیا تو الان آمد
#ببخشید با اجازه فیلیکس!!!
+هیون
#کجایی تو پسر؟
+همین جا
#چرا گوشیتو جواب نمی دی؟
+مگه زنگ زدین؟
#دو هزار بار تو عاشقی رو تموم کردی
وقتی هیونجین گفتی عاشقی رو تموم کردی قلبم درد گرفت یعنی عاشق کس دیگه ایه؟چرا زودتر بهش نگفتم؟بیخیال شدم
+هیون کاری داشتین باهام
#نه فقط آمدم بگم جعبه رو یادت رفت
+خوب شد آوردیش مرسی
#موفق باشی بای
_بای
+بای
_خب داشتی می گفتی
+اهان …(صدا شو صاف کرد) خانم یانگ نیوا من ازت خوشم میاد
_خب منم ازت خوشم میاد همه دوستا از هم خوششون میاد
+اره آفرین منظور منم همینه
_خب همین؟
+اره یعنی نه
_پس چی ؟
+می دونی چرا ولت کردم؟ یا چرا آمدم کره؟
_نه وای می خوام بدونم
+چون هر چی بیشتر کنارت می موندم بیشتر عاشقت می شدم
_عا..عاشق؟
+اره من عاشقتم دیوونتم بدون تو زندگی برام مثل زهر ماره
پس میشه دوست دختر و بانوی همیشگی من باشی؟
_آ..آره
حلقه رو دستش کرد پسرا هم با شنیدن این خبر خوشحال شدن ولی هیون از طرف فیلیکس و ای.ان از طرف نیوا شکست عشقی خوردن ولی به روی خودشون نیاوردن و گذاشتن این دوتا به هم برسن و خلاصه به خوبی و خوشی زندگی کردن
پایان
می دونم خراب کردم ولی اولین فیکمه به بزرگی خودتون ببخشید و ممنون که تا اینجا امدین خسته نباشید
_س..س..سلام فیلیکس!!!!!!
+سلام بانو
_به من نگو بانو( خنده)
+خب چی بگم؟دوست دخترم که نیستی بهت بگم عشقم و عزیزم و چاگیا و اینا
_ا…اصلا بگی نیوا من راضیم
+باشه نیوا بانو
_فیلیکس!
+باشه بابا! نیام تو ؟؟
_چرا بیا ببخشید اصلا نفهمیدم چی شد!
+اشکال نداره
+خونه خودته؟
_اره
+خوشگله چقدر
_مرسی
+ببین من باید یه چیزی بهت بگم
_بگو سر و پا گوشم
+من …من
(زنگ در خونه)
_ببخشید یه لحظه
_بله ؟
#سلام
_یا حضرت پشم سلام
#فیلیکس اینجاست؟
_اره بیا تو الان آمد
#ببخشید با اجازه فیلیکس!!!
+هیون
#کجایی تو پسر؟
+همین جا
#چرا گوشیتو جواب نمی دی؟
+مگه زنگ زدین؟
#دو هزار بار تو عاشقی رو تموم کردی
وقتی هیونجین گفتی عاشقی رو تموم کردی قلبم درد گرفت یعنی عاشق کس دیگه ایه؟چرا زودتر بهش نگفتم؟بیخیال شدم
+هیون کاری داشتین باهام
#نه فقط آمدم بگم جعبه رو یادت رفت
+خوب شد آوردیش مرسی
#موفق باشی بای
_بای
+بای
_خب داشتی می گفتی
+اهان …(صدا شو صاف کرد) خانم یانگ نیوا من ازت خوشم میاد
_خب منم ازت خوشم میاد همه دوستا از هم خوششون میاد
+اره آفرین منظور منم همینه
_خب همین؟
+اره یعنی نه
_پس چی ؟
+می دونی چرا ولت کردم؟ یا چرا آمدم کره؟
_نه وای می خوام بدونم
+چون هر چی بیشتر کنارت می موندم بیشتر عاشقت می شدم
_عا..عاشق؟
+اره من عاشقتم دیوونتم بدون تو زندگی برام مثل زهر ماره
پس میشه دوست دختر و بانوی همیشگی من باشی؟
_آ..آره
حلقه رو دستش کرد پسرا هم با شنیدن این خبر خوشحال شدن ولی هیون از طرف فیلیکس و ای.ان از طرف نیوا شکست عشقی خوردن ولی به روی خودشون نیاوردن و گذاشتن این دوتا به هم برسن و خلاصه به خوبی و خوشی زندگی کردن
پایان
می دونم خراب کردم ولی اولین فیکمه به بزرگی خودتون ببخشید و ممنون که تا اینجا امدین خسته نباشید
۳.۵k
۲۹ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.