پارت

پارت ۴

چندپارتی امگاورس

زنگ زدم به بادیگارد

تهیونگ : الو بادیگار همین الان ۴ بسته شیرموز بخر بیار
بادیگارد : چشم ارباب
کوک : هورا شیرموز
تهیونگ : شیرموز دوست داری ؟
کوک : اوهوم خیلی دوست دارم
باکسر کوک پشوندم
بعد باکسر خودمم پوشیدم
گرفتم بغلم کولش کردم بردم
طبقه پایین رفتم نشستم رو مبل گذاشتمش رو پام
تهیونگ : چی میخوای ؟
کوک : من ؟
تهیونگ : اره چی میخوای واست بدم ؟
کوک : من چیزی نمیخوام
تهیونگ : حوصلم سررفته
کوک : بیا فیلم ببینیم
تهیونگ : با ژانر......

به تظرتون با ژانر چی 😃؟
ببخشید کم شد ولی اینبار شرطا زیاده یاه یاه یاه یاه یاه یاه
لایک : ۲۰
کامنت : ۲۰
دیدگاه ها (۱۱)

حرفای مامان و بابام :)

دیگه نمیتونم :) میخوام برم :)#این_دنیا_جای_زندگی_نیست

ببخشید بچه ها قول داده بودم فیکارو بنویسم ولی دلم درد میکنه ...

گزارشگر کونی اینم گزارش کردی 😂

رمان { برادر ناتنی } پارت ۱۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط