(پارت ۷) فیک دستبند عشق💖

#کوک
بدار شدم لیسا خیلی قشنگ خوابیده بود باید میرفتم سرکار (اها بچه ها کوک مدل)ولی دلم نمیومد
من:لیسا،لیسا(با ارومی)
لیسا:ها
من:میخوام برم سرکار
لیسا:خب برو به من چه
من:خب تو صبحانه نمیخوری؟
لیسا:چرا میخوام
من:خوب پاشو
لیسا:اومدم
من:من میرم دستشویی
لیسا:بزار اول من برم
من:باشه،خب برو
لیسا:کجا
من:😐😐
لیسا:اها😂باشه
#لیسا
رفتم دستشوی دست و صورتم شستم مسواك زدم
اومدم بیرون کوک رفت دستشویی
من رفتم صبحانه رو اماده کردم وقتی کوک از دست شویی اومد بیرون کمکم کرد(عکسشو میزارم)
بعد صبحانه کوک می خواست بره سرکار
کوک:لیسا میخوای با من بیای
من:اره(خیلی خیلی کیوت گفت)
کوک: باشه بس برو لباس