پارت سوم
پارت سوم
از ویو ات
بابام و مادرم رفتن و من و عموم تنها
جونگ کوک آمد تو اتاقم در زد گفت بیام گفتم بیا
آمد گفت ات میخوام برم بیرون میایی بام
گفتم ها اره
گفت آماده شو
رفتم آمده شدم و روتین زدم و لباس سیاه پوشیدم یکمی باز بود
رفتم پایین جونگ کوک خیلی هات شده بود سکسی شده بود ( خاککک اون عموتهههه )
از ویو کوک
یهو ات آمد خیلی قشنگ شده بود
گفتم بریم
گفت آره بریم
رفتیم شهربازی
برای ات بستنی گرفتم
40 دقیقه بعد
به ات گفتم بریم یه چی بخوریم گشنمه
گفت باشششش
رفتیم رستوران غذا سفارش دادم و شراب
به ات گفتم ات پاشو باید بریم دیگه
گفت ددی لب بده
دهنم باز موند
گفتم پاشو بیبی ( تحریک شد بچه )
گفت ددی بیا لب بهم بده
استایل بغلش کردم بردمش تو ماشین
داشتم رانندگی میکردم
ات دستش رو گذاشت رو پام من دیونه شدم
گفتم ات دست رو بردار من دارم دیونه میشم
گفت نمیخوام
گفتم بش بیبی
از ویو ات
بابام و مادرم رفتن و من و عموم تنها
جونگ کوک آمد تو اتاقم در زد گفت بیام گفتم بیا
آمد گفت ات میخوام برم بیرون میایی بام
گفتم ها اره
گفت آماده شو
رفتم آمده شدم و روتین زدم و لباس سیاه پوشیدم یکمی باز بود
رفتم پایین جونگ کوک خیلی هات شده بود سکسی شده بود ( خاککک اون عموتهههه )
از ویو کوک
یهو ات آمد خیلی قشنگ شده بود
گفتم بریم
گفت آره بریم
رفتیم شهربازی
برای ات بستنی گرفتم
40 دقیقه بعد
به ات گفتم بریم یه چی بخوریم گشنمه
گفت باشششش
رفتیم رستوران غذا سفارش دادم و شراب
به ات گفتم ات پاشو باید بریم دیگه
گفت ددی لب بده
دهنم باز موند
گفتم پاشو بیبی ( تحریک شد بچه )
گفت ددی بیا لب بهم بده
استایل بغلش کردم بردمش تو ماشین
داشتم رانندگی میکردم
ات دستش رو گذاشت رو پام من دیونه شدم
گفتم ات دست رو بردار من دارم دیونه میشم
گفت نمیخوام
گفتم بش بیبی
۴۴.۱k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.