تک پارتی جونگکوک
تک پارتی جونگکوک
a.t
با دل کندن از لب.اش جدا شدم.
ا.ت :جونگکوک!
کوک:هیس بیب....
دوباره لبا.شو گذاشت رو لب.ام
با نفس نفس زدن ازگش جدا شدم
ا.ت:پسره ی دیوونه!!!
کوک:دیوونه ی توام (نیشخند)
ا.ت:کوک
کوک:جانم
ا.ت:خیلی دوست دارم (🙄)
کوک :من بیشتر(خم.ار )
ا.ت :بریم دریا؟!
کوک :بریم پرنسس
ب سمت کلوزت روم رفتم(اتاق لباس)
پیرهنی ک تا ر.و.ن پام بود و استین حلقه ای بود پوشیدم.کیف برنده دیور رو برداشتم و گوشیمو گذاشتم توش و رفتم پایین
ک کوک با اخم نگام کرد
کوک:این چیه پوشیدی دختر؟!
ا.ت :لباس
کوک:عوض کن
ا.ت :کوکی لطفننن (کیوت )
کوک:ایش... باشه بیا بریم(چشم غره )
سوار ماشین شدیم تو طول مسیر حرفی بینمون رد و بدل نشد
چشمم به دست کوک ک روی دنده بود افتاد
دستشو گرفتم گذاشتم رو ر.ون ل.خ.ت.م
پامو کمی سفت گرفت و با شصتش نوازش میکرد
کوک:رسیدیم بیب!
ا.ت:باشه
پیاده شدیم .سریع دست کوک رو گرفتم و دویدیم ب سمت دریا
و ل.ب دریا نشستیم و ل.بامون رو روی هم قرار دادیم و ی ب.وسه ی خیسو شروع کردیم
a.t
با دل کندن از لب.اش جدا شدم.
ا.ت :جونگکوک!
کوک:هیس بیب....
دوباره لبا.شو گذاشت رو لب.ام
با نفس نفس زدن ازگش جدا شدم
ا.ت:پسره ی دیوونه!!!
کوک:دیوونه ی توام (نیشخند)
ا.ت:کوک
کوک:جانم
ا.ت:خیلی دوست دارم (🙄)
کوک :من بیشتر(خم.ار )
ا.ت :بریم دریا؟!
کوک :بریم پرنسس
ب سمت کلوزت روم رفتم(اتاق لباس)
پیرهنی ک تا ر.و.ن پام بود و استین حلقه ای بود پوشیدم.کیف برنده دیور رو برداشتم و گوشیمو گذاشتم توش و رفتم پایین
ک کوک با اخم نگام کرد
کوک:این چیه پوشیدی دختر؟!
ا.ت :لباس
کوک:عوض کن
ا.ت :کوکی لطفننن (کیوت )
کوک:ایش... باشه بیا بریم(چشم غره )
سوار ماشین شدیم تو طول مسیر حرفی بینمون رد و بدل نشد
چشمم به دست کوک ک روی دنده بود افتاد
دستشو گرفتم گذاشتم رو ر.ون ل.خ.ت.م
پامو کمی سفت گرفت و با شصتش نوازش میکرد
کوک:رسیدیم بیب!
ا.ت:باشه
پیاده شدیم .سریع دست کوک رو گرفتم و دویدیم ب سمت دریا
و ل.ب دریا نشستیم و ل.بامون رو روی هم قرار دادیم و ی ب.وسه ی خیسو شروع کردیم
۵.۵k
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.