تکپارتی هیونجین : وقتی با یکی از اعضای بنگتن چالش شکشی می
تکپارتی هیونجین : وقتی با یکی از اعضای بنگتن چالش شکشی میری p 1
#استری_کیدز
#هوانگهیونجین
(ا.ت + /هیون _/ جونگکوک =)
تو عضو نهم اسکیز بودیو ۹ ماهی میشد کع تو و هیونجین باهم دیگه بودین
درمورد قرارتون خبر داده بودین و همه میدونستن نسبت به قبل بیشتر معروف شدین و طرفدار جذب کرده بودین
امروز میخواستی با یکی از دوستات جز اعضا اسکیز یه چالش بری
با جونگکوک بی تی اس قرار گذاشته بودین که بیاد اتاق تمرین شما و باهم یه چالش ظبط کنید
اما هیونجین موافق نبود
_ با اجازه کی داری چالش میری اونم بدون منننن بااا یه پسر دیگه باا یدونه دنس شکشیییی(از عمد اینجوری مینویسم👀)
+ یا هیوناا همه چالش دنسام با توعه چیمیشه اینبار با جونگکوکی برم
درحالی که داشت یکی از بازوهای پر عضلشو ماساژ میداد گفت
_ نمیخوام پیش یه پسر دیگه مخصوصا دنس شکشی بدنتو تکون بدی
پوکر شده بهش نگاه کردی
_چیه
+ ما تا الان هزار تا دنس شکشی داشتیم بعد بیشتر فنای منم پسرن تا دختر مشکلی نیست اونوقت؟
_ میکشمشون😍👀🔪
نگاهی به جونگکوک انداختی که داشت با لبخند دندون نمایی نگاهتون میکرد
+ هیوناااا(مظلوم)
که حس کردی دستی روی شونه هاته تعحب کردی و به صاحب دست نگاه کردی جونگکوک بود
بهت چشمکی زد که فهمیدی میخواد هیونو فشاری کنه
_ هویییی
= چیه اجازه ندارم به دوستم دست بزنم؟
بعد یکمی از موهامو نوازش کرد نفسی بیرون داد و گفت
_ باشه،خوابگاه میبینمت
تعحب کردی از حرفشو بیرون رفت
= ناراحت شد؟
+ نمیدونم،بیا چالشو بریم
= باشه
بعد چالش*
با خستگی زیاد وارد خوابگاه شدی هیون و سونگمین روی مبل نشسته بودن و سلامی بهشون دادی که هیونجین توجهی نکرد و سرشو تیکه داد به مبل و چشماشو بست
+دارم میمیرممم
سونگمین:چرا
+ چالش تیک تاک رفتیم بعدشم باید مجله عکاسی میگرفتم خستمم
رفتی کنار هیونجین که حرکتی هم نکرد سرتو به شونش گذاشتی خمیشه به این حرکتت لبخندی میزد اما اینبار سرد سرد بود
+ خوبی؟!
درحالی که چشماش بستع بود گفت
_ اره
سونگمین:اتفاقی بین شما افتاده؟!
+نه
_ شاید
تعجب شده رومو گرفتم بهشو گفتم
+چی؟؟
_ اینو باید از خودت پرسید انگار علاقه داری مردای دیگ لمست کنن
+یاا اون فقط شوخی بود هیونااا قهر که نکردیییی
هنوزم چشماش بسته بود
بلند شدم روی پاهاش نشستم هنوزم هیچ واکنشی نشون نمیداد
+ یاا هیونااا میدونی که میخواستم یه چالش با یکی دیگ داشته باشممم ناراحت شدییی
شروع کردی کل صورتش جز ل*باشو به بوسیدن و رژی که داشتی کل صورتشو طرخ لب کرده بود
سونگمین:ایگووو چندشم شد
+ یااا
سونگمین:من میرم اتاقم راحت باشین( نگاه ناسف).
دوتامون بودیم هیچ ریاکشنی نشون ندادیم
#استری_کیدز
#هوانگهیونجین
(ا.ت + /هیون _/ جونگکوک =)
تو عضو نهم اسکیز بودیو ۹ ماهی میشد کع تو و هیونجین باهم دیگه بودین
درمورد قرارتون خبر داده بودین و همه میدونستن نسبت به قبل بیشتر معروف شدین و طرفدار جذب کرده بودین
امروز میخواستی با یکی از دوستات جز اعضا اسکیز یه چالش بری
با جونگکوک بی تی اس قرار گذاشته بودین که بیاد اتاق تمرین شما و باهم یه چالش ظبط کنید
اما هیونجین موافق نبود
_ با اجازه کی داری چالش میری اونم بدون منننن بااا یه پسر دیگه باا یدونه دنس شکشیییی(از عمد اینجوری مینویسم👀)
+ یا هیوناا همه چالش دنسام با توعه چیمیشه اینبار با جونگکوکی برم
درحالی که داشت یکی از بازوهای پر عضلشو ماساژ میداد گفت
_ نمیخوام پیش یه پسر دیگه مخصوصا دنس شکشی بدنتو تکون بدی
پوکر شده بهش نگاه کردی
_چیه
+ ما تا الان هزار تا دنس شکشی داشتیم بعد بیشتر فنای منم پسرن تا دختر مشکلی نیست اونوقت؟
_ میکشمشون😍👀🔪
نگاهی به جونگکوک انداختی که داشت با لبخند دندون نمایی نگاهتون میکرد
+ هیوناااا(مظلوم)
که حس کردی دستی روی شونه هاته تعحب کردی و به صاحب دست نگاه کردی جونگکوک بود
بهت چشمکی زد که فهمیدی میخواد هیونو فشاری کنه
_ هویییی
= چیه اجازه ندارم به دوستم دست بزنم؟
بعد یکمی از موهامو نوازش کرد نفسی بیرون داد و گفت
_ باشه،خوابگاه میبینمت
تعحب کردی از حرفشو بیرون رفت
= ناراحت شد؟
+ نمیدونم،بیا چالشو بریم
= باشه
بعد چالش*
با خستگی زیاد وارد خوابگاه شدی هیون و سونگمین روی مبل نشسته بودن و سلامی بهشون دادی که هیونجین توجهی نکرد و سرشو تیکه داد به مبل و چشماشو بست
+دارم میمیرممم
سونگمین:چرا
+ چالش تیک تاک رفتیم بعدشم باید مجله عکاسی میگرفتم خستمم
رفتی کنار هیونجین که حرکتی هم نکرد سرتو به شونش گذاشتی خمیشه به این حرکتت لبخندی میزد اما اینبار سرد سرد بود
+ خوبی؟!
درحالی که چشماش بستع بود گفت
_ اره
سونگمین:اتفاقی بین شما افتاده؟!
+نه
_ شاید
تعجب شده رومو گرفتم بهشو گفتم
+چی؟؟
_ اینو باید از خودت پرسید انگار علاقه داری مردای دیگ لمست کنن
+یاا اون فقط شوخی بود هیونااا قهر که نکردیییی
هنوزم چشماش بسته بود
بلند شدم روی پاهاش نشستم هنوزم هیچ واکنشی نشون نمیداد
+ یاا هیونااا میدونی که میخواستم یه چالش با یکی دیگ داشته باشممم ناراحت شدییی
شروع کردی کل صورتش جز ل*باشو به بوسیدن و رژی که داشتی کل صورتشو طرخ لب کرده بود
سونگمین:ایگووو چندشم شد
+ یااا
سونگمین:من میرم اتاقم راحت باشین( نگاه ناسف).
دوتامون بودیم هیچ ریاکشنی نشون ندادیم
۲۵.۲k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.