(تیمار عاشق)
p11
جیمین: خب.....میدونی .....اون روز رو یادته که ازم پرسیدی انگیزم برای قتل ها چی بود؟؟؟
ات: آره...خب؟
***که دیدم سرش برد پایین و دستشو برد لای موهاش و ادامه داد......
جیمین: خب ....بهت گفتم که هیچکدومو من انجام ندادم
***خنده ای از سر حرص کردمو گفتم: واقعا ......باور کردنت برام سخته...
جیمین: میدونم ....حق داری الان اینجوری بگی....ولی به حرفام گوش بده
ات:......
جیمین: من بهت دورغ نگفتم ....قتل هارو بردارم انجام میداد
***انتظار نداشتم بگه قتل هارو برادرش انجام داده.......که یادم به اون پسری که با پالتوی مشکی ازم سراغ جیمین و میگرفت افتاد ***
ات: برادرت ؟؟؟؟!!!!!
جیمین: آره.......اون منو مجبور میکرد خودمو جای اون جا بزنم......(خنده ای از سر حرص کرد و ادامه داد) اون قتل هارو انجام میداد....و سناریو سازی میکرد که یعنی من انجام دادم
.....اونی که ازت سراغمو گرفت همون برادرمه
ات: اون برادرت بود؟؟؟!!!
جیمین: آره
.....الان هم آوردم اینجا حداقل تا ۱ هفته جامون آمنه
ات: جامون.....
جیمین: میدونم .....ولی بگی نگی توام پات تو این قضیه باز شده
.....ولی احساسم نسبت بهت تعقییری نکرده....میدونی هنوزم ...همون احساسات بهت دارم
ات: کدوم احساسات؟؟؟!!
جیمین: .......
که یهو........
جیمین: خب.....میدونی .....اون روز رو یادته که ازم پرسیدی انگیزم برای قتل ها چی بود؟؟؟
ات: آره...خب؟
***که دیدم سرش برد پایین و دستشو برد لای موهاش و ادامه داد......
جیمین: خب ....بهت گفتم که هیچکدومو من انجام ندادم
***خنده ای از سر حرص کردمو گفتم: واقعا ......باور کردنت برام سخته...
جیمین: میدونم ....حق داری الان اینجوری بگی....ولی به حرفام گوش بده
ات:......
جیمین: من بهت دورغ نگفتم ....قتل هارو بردارم انجام میداد
***انتظار نداشتم بگه قتل هارو برادرش انجام داده.......که یادم به اون پسری که با پالتوی مشکی ازم سراغ جیمین و میگرفت افتاد ***
ات: برادرت ؟؟؟؟!!!!!
جیمین: آره.......اون منو مجبور میکرد خودمو جای اون جا بزنم......(خنده ای از سر حرص کرد و ادامه داد) اون قتل هارو انجام میداد....و سناریو سازی میکرد که یعنی من انجام دادم
.....اونی که ازت سراغمو گرفت همون برادرمه
ات: اون برادرت بود؟؟؟!!!
جیمین: آره
.....الان هم آوردم اینجا حداقل تا ۱ هفته جامون آمنه
ات: جامون.....
جیمین: میدونم .....ولی بگی نگی توام پات تو این قضیه باز شده
.....ولی احساسم نسبت بهت تعقییری نکرده....میدونی هنوزم ...همون احساسات بهت دارم
ات: کدوم احساسات؟؟؟!!
جیمین: .......
که یهو........
۱۲.۱k
۰۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.