پارت6
ویو ات
رسیدیم خونه من رفتم تو اتاقم و یه گوشه نشستم داشتم گریه میکردم که کوک اومد پیشم
کوک:ات عزیزم حالت خوبه؟ اون مروارید ها رو هدر نده قشنگم
ات:کوکی هق اگه تو نبودی هق معلوم نبود الان حال من هق چطوری بود هققق
کوک:الان که هستم قشنگم هیچ وقت هم ترکت نمیکنم اشکات رو پاک کن خوشگلم(بغل کردن ات)
فلش بک فردا(آی ام عه گشاد😂)
ویو ات
با احساس چیز نرمی روی لبام بیدار شدم که با چشمهای بسته ی کوک مواجه شدم باهاش همکاری کردم فهمید بیدار شدم یه کم خجالت کشید
ات:کوکی خجالت نکش
کوک:باش
ات: من میرم صبحانه آماده کنم تو هم دست و صورتتو بشور و بیا
(ات رفت دست و صورتشو شست و رفت پایین)
داشتم پنکیک درست میکردم که دستاش دورم حلقه سد
رسیدیم خونه من رفتم تو اتاقم و یه گوشه نشستم داشتم گریه میکردم که کوک اومد پیشم
کوک:ات عزیزم حالت خوبه؟ اون مروارید ها رو هدر نده قشنگم
ات:کوکی هق اگه تو نبودی هق معلوم نبود الان حال من هق چطوری بود هققق
کوک:الان که هستم قشنگم هیچ وقت هم ترکت نمیکنم اشکات رو پاک کن خوشگلم(بغل کردن ات)
فلش بک فردا(آی ام عه گشاد😂)
ویو ات
با احساس چیز نرمی روی لبام بیدار شدم که با چشمهای بسته ی کوک مواجه شدم باهاش همکاری کردم فهمید بیدار شدم یه کم خجالت کشید
ات:کوکی خجالت نکش
کوک:باش
ات: من میرم صبحانه آماده کنم تو هم دست و صورتتو بشور و بیا
(ات رفت دست و صورتشو شست و رفت پایین)
داشتم پنکیک درست میکردم که دستاش دورم حلقه سد
۶.۳k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.