پارت۷
چی میشه اگر دیشب باهم خوابیده باشن؟
صبح:
جیسونگ چشماش و باز میکنه و میبینه پیش لینو لخت خوابیده
جیسونگ: جیغغغغغغغ
لینو یهو از خواب میپره
لینو: جیغغفغ شت شت شتتتتتت
جیسونگ: دیشب چه اتفاقی افتاد من هیچی یادم نیست(گریه زیاد)
لینو: ببخشید که منم دیشب زیاد خوردم و الان چیزی یادم نیست( چشم غره)
و لینو بعدش میره جیسونگ و بغل میکنه و جیسونگ همینجوری گریه میکنه و یهوووووو لینو ، جیسونگ و میبوسه
لینو: عشقم حالا که ما باهم دیشب خوابیدیم کاریشم نمیشه کرد الان بیا کاپل شیم نظرت چیه؟
جیسونگ اولش میزنه تو گوش لینو بعدش میبوستش
لینو: روانی چرا میزنی
جیسونگ: این بخاطر این بود که نمیدونم دیروز چه بلایی سرم اوردی که الان انقدر درد دارم
لینو: میخنده
جیسونگ میخواد بزنتش که فرار میکنه
لینو: خب عشقم شما نمیخوای بری سرکار؟
جیسونگ: الان نه ساعت ۱۰ باید برم الان ساعت ۸ عه
لینو: امروز استفا بده
جیسونگ: چی؟
لینو: میگم استفا بده از این به بعد میخوام بیای پیش خودم کار کنی تو شرکت یا میخوای هم اصلا کار نکن خودم خرجیت و میدم
جیسونگ: نه حوصلم سر میره تو خونه ولی خرجیم و تو بده
لینو: لینو پوکر نگاهش میکنه و بعدش میگه قبوله
جیسونگ: ساعت ۱۰ میره استفا میده و بعدش میره شرکت لینو
از در وارد میشه و از کسی که اونجا بود میپرسه دفتر لینو کجاست و بعدش میره اونجا ولی وقتی که میخواد وارد بشه منشی لینو نمیزاره و میگه چون لینو اونجا نیست نمیزارم وارد شی که جیسونگ میگه دوست پسرشه و اون زنه بازم نمیزاره وارد شه که جیسونگ با زنه دعواش میشه
لینو: اینجا چخبره؟
جیسونگ: من میخواستم بیام تو که این نمیزاره
زنه: هی به من میگه دوست پسرتونه خب اخه به من چه
جیسونگ: دلقک...
لینو : اوکی بسه به زنه میگه بره و جیسونگ و میبره تو اتاقش
جیسونگ: به عنوان دوست پسرت میگم از اون خوشم نمیاد
لینو:خب عشقم چیکار میخوای کنم؟
جیسونگ: اخراجش کن
لینو: بدون هیچ چون و چرایی اون و اخراج میکنه و بهش میگه بره خونه
بعدش:
جیسونگ میره لینو رو میبوسه و رو پاش میشینه....
صبح:
جیسونگ چشماش و باز میکنه و میبینه پیش لینو لخت خوابیده
جیسونگ: جیغغغغغغغ
لینو یهو از خواب میپره
لینو: جیغغفغ شت شت شتتتتتت
جیسونگ: دیشب چه اتفاقی افتاد من هیچی یادم نیست(گریه زیاد)
لینو: ببخشید که منم دیشب زیاد خوردم و الان چیزی یادم نیست( چشم غره)
و لینو بعدش میره جیسونگ و بغل میکنه و جیسونگ همینجوری گریه میکنه و یهوووووو لینو ، جیسونگ و میبوسه
لینو: عشقم حالا که ما باهم دیشب خوابیدیم کاریشم نمیشه کرد الان بیا کاپل شیم نظرت چیه؟
جیسونگ اولش میزنه تو گوش لینو بعدش میبوستش
لینو: روانی چرا میزنی
جیسونگ: این بخاطر این بود که نمیدونم دیروز چه بلایی سرم اوردی که الان انقدر درد دارم
لینو: میخنده
جیسونگ میخواد بزنتش که فرار میکنه
لینو: خب عشقم شما نمیخوای بری سرکار؟
جیسونگ: الان نه ساعت ۱۰ باید برم الان ساعت ۸ عه
لینو: امروز استفا بده
جیسونگ: چی؟
لینو: میگم استفا بده از این به بعد میخوام بیای پیش خودم کار کنی تو شرکت یا میخوای هم اصلا کار نکن خودم خرجیت و میدم
جیسونگ: نه حوصلم سر میره تو خونه ولی خرجیم و تو بده
لینو: لینو پوکر نگاهش میکنه و بعدش میگه قبوله
جیسونگ: ساعت ۱۰ میره استفا میده و بعدش میره شرکت لینو
از در وارد میشه و از کسی که اونجا بود میپرسه دفتر لینو کجاست و بعدش میره اونجا ولی وقتی که میخواد وارد بشه منشی لینو نمیزاره و میگه چون لینو اونجا نیست نمیزارم وارد شی که جیسونگ میگه دوست پسرشه و اون زنه بازم نمیزاره وارد شه که جیسونگ با زنه دعواش میشه
لینو: اینجا چخبره؟
جیسونگ: من میخواستم بیام تو که این نمیزاره
زنه: هی به من میگه دوست پسرتونه خب اخه به من چه
جیسونگ: دلقک...
لینو : اوکی بسه به زنه میگه بره و جیسونگ و میبره تو اتاقش
جیسونگ: به عنوان دوست پسرت میگم از اون خوشم نمیاد
لینو:خب عشقم چیکار میخوای کنم؟
جیسونگ: اخراجش کن
لینو: بدون هیچ چون و چرایی اون و اخراج میکنه و بهش میگه بره خونه
بعدش:
جیسونگ میره لینو رو میبوسه و رو پاش میشینه....
۳۵۷
۰۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.