فیک جونگکوک:زیرزمین
فیک جونگکوک:زیرزمین
part⁵⁷
ویو جونگکوک
با پسرا تصمیم گرفتیم بریم بار ولی من زیاد حال نداشتم برا همین وقتی رفتم بار فقط نشسته بودم
فقط به ا.ت فکر میکردم خیلی وقته که نه باهاش حرف زدم نه میام دادم
دلم براش خیلی تنگ شده بود ای کاش زود تر برگرده
داشتم به ا.ت فکر میکردم که یه دفعه یکی رو دیدم خیلی شبیه ا.ت بود اولش فکر کردم که اون نیست ولی بیشتر بهش نگاه کردم خودش بود باورم نمیشه ا.ت بود
ا.ت برگشته بوده
میخواستم برم پیش ولی با دوستاش داشت حرف میزد وقتی از بار رفت بیرون میرم دنبالش
همین طوری داشتم نگاش میکردم که یدفعه برگشت ولی منو ندید
ا.ت خیلی خوشگل تر از قبل شده بود اینقدر خوشگل شده بود که نمی تونستم چشم ازش بردارم
همین طوری محو زیبایش بودم که دیدم یه پسر نشست کنارش خیلی عصبی شدم
گفتم ا.ت باهاش حرف نمیزنه
اما برعکس باهاش خیلی هم گرم گرفته بود
خیلی رو مخم بود اینقدر که لیوان آبجو رو محکم دستم گرفتم بودم که کم مونده بود بشکنه
ا.ت دوباره برگشت نگاه کرد. ایندفعه منو دید که یدفعه پسره دتش رو گذاشت روی رون پای ا.ت
دیگه نمی تونستم تحمل کنم لیوان آبجو توی دستم شکت سریع از جام بلند شدم
رفتم یه مشت زدم توی صورت پسره که ارگز روی صندلی افتاد
ا.ت همون موقع از جاش بلند شد رفت پیش پسره این منو از قبل خیلی عصبانی تر میکرد
که ا.ت برگشت منو دید
از قیافه ای ا.ت معلوم بود وقتی منو عصبی دیده خیلی ترسیده
منم دست ا.ت رو گرفتم و دنبال خودم کشوندم
ویو ا.ت
جونگکوک دست منو گرفت دنبال خودش کشوند
خیلی محکم دستمو گرفته بود دست راستش خونی بود دست چپش دست منو گرفته بود
بهش گفتم....
+ولم کن
_حرف نزن بیا دنبالم(عصبی داد)
+دستمو ول کن دیونه دستم درد گرفت
_تو غلط میکنی اجازه میدی بهت دست بزنه(داد)
+ولم کن اصلا به توچه من هر کاری بخوام میکنم
_تو غلط میکنی تا من هستم نمیشه(داد)
ویو جونگکوک
ا.ت منو خیلی عصبی کرده بود تازه اون حرفم که بهم گفت به تو چه من هر کاری بخوام میکنم بیشتر تا من هستم نمیشه اون مال منه
از بار آمدم بیرون ا.ت رو تا ماشین کشوندم خیلی تقلا میکرد ولی اون در برابر من مثل مورچه بود هی میگفت که ولش کنم
در ماشینو باز کردم انداختمش توی ماشین خودم سوار شدم
با تمام سرعت رانندگی کردم
ویو ا.ت
هر چی بهش میکنم ولم کن نمی کردم منو انداخت توی ماشین با تمام سرعت رانندگی کرد خیلی ترسیده بودم
بهش گفتم...
+آروم تر برو تصادف میکنیم
_خفه شو(داد)
+آرم تر برو
_ا.ت خفه شو(داد)
part⁵⁷
ویو جونگکوک
با پسرا تصمیم گرفتیم بریم بار ولی من زیاد حال نداشتم برا همین وقتی رفتم بار فقط نشسته بودم
فقط به ا.ت فکر میکردم خیلی وقته که نه باهاش حرف زدم نه میام دادم
دلم براش خیلی تنگ شده بود ای کاش زود تر برگرده
داشتم به ا.ت فکر میکردم که یه دفعه یکی رو دیدم خیلی شبیه ا.ت بود اولش فکر کردم که اون نیست ولی بیشتر بهش نگاه کردم خودش بود باورم نمیشه ا.ت بود
ا.ت برگشته بوده
میخواستم برم پیش ولی با دوستاش داشت حرف میزد وقتی از بار رفت بیرون میرم دنبالش
همین طوری داشتم نگاش میکردم که یدفعه برگشت ولی منو ندید
ا.ت خیلی خوشگل تر از قبل شده بود اینقدر خوشگل شده بود که نمی تونستم چشم ازش بردارم
همین طوری محو زیبایش بودم که دیدم یه پسر نشست کنارش خیلی عصبی شدم
گفتم ا.ت باهاش حرف نمیزنه
اما برعکس باهاش خیلی هم گرم گرفته بود
خیلی رو مخم بود اینقدر که لیوان آبجو رو محکم دستم گرفتم بودم که کم مونده بود بشکنه
ا.ت دوباره برگشت نگاه کرد. ایندفعه منو دید که یدفعه پسره دتش رو گذاشت روی رون پای ا.ت
دیگه نمی تونستم تحمل کنم لیوان آبجو توی دستم شکت سریع از جام بلند شدم
رفتم یه مشت زدم توی صورت پسره که ارگز روی صندلی افتاد
ا.ت همون موقع از جاش بلند شد رفت پیش پسره این منو از قبل خیلی عصبانی تر میکرد
که ا.ت برگشت منو دید
از قیافه ای ا.ت معلوم بود وقتی منو عصبی دیده خیلی ترسیده
منم دست ا.ت رو گرفتم و دنبال خودم کشوندم
ویو ا.ت
جونگکوک دست منو گرفت دنبال خودش کشوند
خیلی محکم دستمو گرفته بود دست راستش خونی بود دست چپش دست منو گرفته بود
بهش گفتم....
+ولم کن
_حرف نزن بیا دنبالم(عصبی داد)
+دستمو ول کن دیونه دستم درد گرفت
_تو غلط میکنی اجازه میدی بهت دست بزنه(داد)
+ولم کن اصلا به توچه من هر کاری بخوام میکنم
_تو غلط میکنی تا من هستم نمیشه(داد)
ویو جونگکوک
ا.ت منو خیلی عصبی کرده بود تازه اون حرفم که بهم گفت به تو چه من هر کاری بخوام میکنم بیشتر تا من هستم نمیشه اون مال منه
از بار آمدم بیرون ا.ت رو تا ماشین کشوندم خیلی تقلا میکرد ولی اون در برابر من مثل مورچه بود هی میگفت که ولش کنم
در ماشینو باز کردم انداختمش توی ماشین خودم سوار شدم
با تمام سرعت رانندگی کردم
ویو ا.ت
هر چی بهش میکنم ولم کن نمی کردم منو انداخت توی ماشین با تمام سرعت رانندگی کرد خیلی ترسیده بودم
بهش گفتم...
+آروم تر برو تصادف میکنیم
_خفه شو(داد)
+آرم تر برو
_ا.ت خفه شو(داد)
۴.۹k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.