زیر سایه ی آشوبگر p38

نگاهی به ساعت کردم ۹ و نیم بود....با عجله دوشی گرفتم و لباس مرتب پوشیدم
قبل از ۱۱ رسیدم به دفترش
با دیدن جاناتان ابروهام بالا پرید....چی شده بود؟
به هردو سلام کردم و نشستم
سرگرد میلر شروع کرد:
_موضوع مهمی بود که باید به هردوتون اطلاع میدادم.....شما تا الان با خودتون گفتید که خونه به اون بزرگی مگه میشه دوربین نداشته باشه و اتفاقات اون شب رو ضبط نکرده باشه؟
گفتم:
_من توی اطلاعات پرونده خونده بودم که اون شب کلا دوربین ها قطع شده بودن
بشکنی زد:
_دقیقا مشکل همینجاست....من زیاد با وکلا سر و کار نداشتم ولی تا جایی که شنیدم آدمی نیستن که زود همه چیز رو باور کنن و تا تمام ماجرا رو نفهمن پا پس نمیکشن
چرا داشت قضیه رو می پیچوند؟
_میشه منظورتون رو واضح بگید
صاف نشست رو صندلیش و گفت:
_اطلاعاتی که توی پرونده بوده تا حدودی غلط نوشته شدن...اون شب دوربین ها قطع نشده بودن فقط اون بخش مهمونی حذف شده بود
جاناتان گفت:
_ ولی هیچ فیلمی از اون شب تو فایل های ضبط شده نبود
_درسته چون نسخه فیلم اون شب دیشب به اداره پلیس ارسال شده.....صبر کنید الان بهتون نشون میدم
هین زدن فلشی به تلویزیون توضیح داد:
_توی این فیلم کاملا مشخصه قاتل اصلی کیه
فیلم ضبط شده رو نشونمون داد....حس میکردم لحظه به لحظه رنگم داره سفید تر میشه
باورم نمیشد
نه ..امکان نداره
سوکجین قاتل اصلی بود....چطور تونسته بود همه این مدت بازیم بده؟....فیلم اونقدر واقعی بود که نمیشد گفت دستکاری شده
چون توی فیلم حتی حرف زدن
و پدرش...اوه پدرش دارو ساز بود.....نکنه از همون دارو به سوکجین داده
اما چرا باید بده و بهش بگه که خودش و مادر و خواهرش رو بکشه؟
_ممکنه از همون داروی کنترل مغز به کیم سوکجین داده باشن