|my sweet dream|
|my sweet dream|
p⁴
•وقتی ا.ت و تهیونگ همدیگه و دیدن شوکه شدن ، یکدفعه تهیونگ اخم بدی کرد انتظار نداشت ا.ت و اینجا ببینه اونم به عنوان مسابقه دهنده ، ا.ت از تعجب فقط به تهیونگ خیره بود و با دیدن اخم تهیونگ بدنش یخ کرد •
-وقتی شروع مسابقه اعلام شد هردو پاشون و روی پدال گاز گذاشتن هم به جاده نگاه میکرد هم به همدیگه ، هردو هم زمان به خط پایان رسیدن ماشین هاشون دور هم چرخید و چشماشون روی هم قفل شده بود ، وقتی مسابقه تموم شد تهیونگ با عصبانیت با ماشین پیاده شد رفت سمت ماشین ا.ت در و باز کرد دست ا.ت محکم گرفت کشید بیرون ، جونگکوک و کارینا دخالت نکردن چون هر کدوم میدونستن تو دل رفیقشون چی میگذره ، تهیونگ ا.ت و جای خلوتی برد و اونو به دیوار چسبوند و با عصبانیت شروع به صحبت کرد-
تهیونگ:تو اینجا چه غلطی میکنی؟
ا.ت:اومدم برای مسابقه!*با چشمای ترسیده نگاهش کرد*
تهیونگ:تو متوجه کارت هستی ؟ میدونی اینجا چقدر خطرناکه؟اینا پر از خلافکار و مافیا ، یکی شون اگه شیفته تو بشن دیگه چه بخوای چه نخوای میشی مال اونا
*ا.ت سکوت کرد و با چشمای درشت و کشیده اش به تهیونگ نگاه میکرد*
تهیونگ:حتی لباس درست حسابی هم نمیپوشی ، شونه و ترقوه ات زده بیرون
[تهیونگ ژاکت مشکی چرمش و در آوردم و گذاشت روی شونه ا.ت]
تهیونگ:برام توضیح بده ، چند وقته مسابقه میدی؟!«اینبار تهیونگ تحت تاثیر چشمای زیبا و براق اون دختر قرار گرفت و لحنش آروم و ملایم شد]
ا.ت:رانندگی و که خودت میدونی از پدرم یاد گرفتم ، چهار سال میشه میام پیست اما بعد از یکسال بعد به عنوان مسابقه دهنده
تهیونگ:یعنی تقریبا سه سال هست مسابقه میدی!چرا من تاحالا ندیدمت؟
ا.ت:چون من همیشه زودتر میومدم مسابقه میدادم و میرفتم اما امشب چون دیر تر اومدم حتما منو دیدی، ولی تو چرا نگفته بودی مسابقه میدی؟
تهیونگ:اینش به خودم مربوطه ، ا.ت اینجا برای یک دختر خطرناکه وقتی یک دختر خوش هیکل و زیبا مثل تو میبینن عقلشون و از دست میدن ، نباید بدون کسی بیای!
ا.ت:من تنها نمیام با کارینا میام!
تهیونگ:اونم دختره!دیگه نمیای پیست مگر اینکه من پیشت باشم فهمیدی؟«اخم کرد و با نگاه جدی گفت»
ا.ت:با.شه«ا.ت از نگاه تهیونگ کمی ترسید و باعث شد کمی لکنت بگیره»
[تهیونگ دست ا.ت گرفت و برگشتن ، رفتن سمت جونگکوک و کارینا]
امیدوارم دوسش داشته باشید 💜
حمایت یادتون نره ✨
#بی_تی_اس #بنگتن #آرمی #سناریو #فیک
p⁴
•وقتی ا.ت و تهیونگ همدیگه و دیدن شوکه شدن ، یکدفعه تهیونگ اخم بدی کرد انتظار نداشت ا.ت و اینجا ببینه اونم به عنوان مسابقه دهنده ، ا.ت از تعجب فقط به تهیونگ خیره بود و با دیدن اخم تهیونگ بدنش یخ کرد •
-وقتی شروع مسابقه اعلام شد هردو پاشون و روی پدال گاز گذاشتن هم به جاده نگاه میکرد هم به همدیگه ، هردو هم زمان به خط پایان رسیدن ماشین هاشون دور هم چرخید و چشماشون روی هم قفل شده بود ، وقتی مسابقه تموم شد تهیونگ با عصبانیت با ماشین پیاده شد رفت سمت ماشین ا.ت در و باز کرد دست ا.ت محکم گرفت کشید بیرون ، جونگکوک و کارینا دخالت نکردن چون هر کدوم میدونستن تو دل رفیقشون چی میگذره ، تهیونگ ا.ت و جای خلوتی برد و اونو به دیوار چسبوند و با عصبانیت شروع به صحبت کرد-
تهیونگ:تو اینجا چه غلطی میکنی؟
ا.ت:اومدم برای مسابقه!*با چشمای ترسیده نگاهش کرد*
تهیونگ:تو متوجه کارت هستی ؟ میدونی اینجا چقدر خطرناکه؟اینا پر از خلافکار و مافیا ، یکی شون اگه شیفته تو بشن دیگه چه بخوای چه نخوای میشی مال اونا
*ا.ت سکوت کرد و با چشمای درشت و کشیده اش به تهیونگ نگاه میکرد*
تهیونگ:حتی لباس درست حسابی هم نمیپوشی ، شونه و ترقوه ات زده بیرون
[تهیونگ ژاکت مشکی چرمش و در آوردم و گذاشت روی شونه ا.ت]
تهیونگ:برام توضیح بده ، چند وقته مسابقه میدی؟!«اینبار تهیونگ تحت تاثیر چشمای زیبا و براق اون دختر قرار گرفت و لحنش آروم و ملایم شد]
ا.ت:رانندگی و که خودت میدونی از پدرم یاد گرفتم ، چهار سال میشه میام پیست اما بعد از یکسال بعد به عنوان مسابقه دهنده
تهیونگ:یعنی تقریبا سه سال هست مسابقه میدی!چرا من تاحالا ندیدمت؟
ا.ت:چون من همیشه زودتر میومدم مسابقه میدادم و میرفتم اما امشب چون دیر تر اومدم حتما منو دیدی، ولی تو چرا نگفته بودی مسابقه میدی؟
تهیونگ:اینش به خودم مربوطه ، ا.ت اینجا برای یک دختر خطرناکه وقتی یک دختر خوش هیکل و زیبا مثل تو میبینن عقلشون و از دست میدن ، نباید بدون کسی بیای!
ا.ت:من تنها نمیام با کارینا میام!
تهیونگ:اونم دختره!دیگه نمیای پیست مگر اینکه من پیشت باشم فهمیدی؟«اخم کرد و با نگاه جدی گفت»
ا.ت:با.شه«ا.ت از نگاه تهیونگ کمی ترسید و باعث شد کمی لکنت بگیره»
[تهیونگ دست ا.ت گرفت و برگشتن ، رفتن سمت جونگکوک و کارینا]
امیدوارم دوسش داشته باشید 💜
حمایت یادتون نره ✨
#بی_تی_اس #بنگتن #آرمی #سناریو #فیک
۱۶.۳k
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.