《اولین سناریومه پس ممکنه خیلی خوب از آب درنیاد دیگه ببخشی
《اولین سناریومه پس ممکنه خیلی خوب از آب درنیاد دیگه ببخشید》
وقتی عاشقتن چجوری بهت اعتراف میکنن
نامجون :ا/ت من از تو شکایت میکنم
ا/ت : وا چرا ؟ مگه من چیکار کردم ؟
نامجون : تو منو زندانیِ چشمات کردی قلبمو دزدی همه حواسمو گرفتی بعد میگی مگه چیکار کردم
ا/ت : خب توهم همین کارو کردی ولی دیدی من برم شکایت کنم ؟
نامجون: چیی؟
ا/ت : بله
(و کیس)
_-_-_-_-_-_-_-_
سوکجین : ا/ت
ا/ت: جان !
سوکجین : میدونستی که هروقت صدات میکنم و بهم میگی جان قلبم میخواد از جاش دربیاد
هیچ وقت فکر نمیکردم با یه کلمه قلبمو بهت ببازم
ا/ت : این الان یه اعتراف بود (شوکه)
سوکجین: بله اعتراف بود من عاشقتم
ا/ت : خ...ب خب منم عا..شقتم
(و کیس)
_-_-_-_-_-_-_-_
یونگی : ا/ت
ا/ت : بله
یونگی : تو که منو میشناسی اهل داستان سورایی نیستم پس خیلی کوتاه میگم عاشقتم و میخوام که مال من باشی
ا/ت : خب منم کوتاه میگم میخوام مال تو باشم
_-_-_-_-_-_-_-_
هوسوک : سانشاین وقت داری یکم باهم صحبت کنیم ؟
ا/ت : اره حتماً بگو گوش میدم
هوسوک : تو مثل خورشید بودی که زندگی منو روشن کردی تو امید منی و من عاشقتم نظرت هرچی باشه بهش احترام میذارم فقط همین الان بگو جوابت چیه
ا/ت : چرا تا الان بهم نگفتی
هوسوک : فقط ترسیدم بگی نه
ا/ت : حب اگه من الان بگم که عاشقتم و حست یک طرفه نیست ترست میریزه؟
(کمرتو گرفت و به خودش نزدیک کرد )
هوسوک : معلومه سانشاینم
_-_-_-_-_-_-_-_
جیمین
اومده بودی خونش و داشت بارون میومد توهم برای رفتی توی تراس تا بهتر بارونو ببینی که اونم اومد توی تراس و...
جیمین : ا/ت
ا/ت: بله
جیمین : میدونستی مثل همین بارون زیبایی هم صدات مثل صدای بارون قشنگه هم چهرت مثل قطره های بارون قشنگه
ا/ت : واقعاً تو اینطوری فکر میکی ؟!
جیمین : معلومه تو مثل همین بارون به من آرامش میدی ا/ت ولی من این بارونو دوست ندارم من میخوام که تو بارون من باشی
ا/ت : چی ....خب ...م...ن این الان یه اعترافه ؟
جیمین : بله اعتراف میکنم که عاشقتم
ا/ت : خب منم عاشقتم
(و کیس)
_-_-_-_-_-_-_-_
تهیونگ : ا/ت یه لحظه میای یه کاری باهات دارم
ا/ت : باشه
تهیونگ :ا/ت میخواستم بهت بگم که میخوام
ساعت ها برای من باشه لحظه ها برای تو
واقعیت برای من باشه و رویا برای تو
غم غصه برا من باشه و لبخند برای تو
همه چی برای تو باشه و تو مال باشی
ا/ت : گفتی لحظه ها برای من ساعت ها برای تو رویا برای من واقعیت برای تو لبخند مال من غم قصه ماله تو همچی برای من منم برای تو برای توعم برای کیم تهیونگم
(و کیس)
_-_-_-_-_-_-_-_
جونگ کوک : ا/ت میدونستی که تو دقیقاً برام مثل شیرموزامی
ا/ت :چطور
جونگ کوک : چون اصلاً دلم نمیخواد کسی نگات کنه چون میخوام مال من باشی
ا/ت : خب من مال تو میشم
(و کیس)
وقتی عاشقتن چجوری بهت اعتراف میکنن
نامجون :ا/ت من از تو شکایت میکنم
ا/ت : وا چرا ؟ مگه من چیکار کردم ؟
نامجون : تو منو زندانیِ چشمات کردی قلبمو دزدی همه حواسمو گرفتی بعد میگی مگه چیکار کردم
ا/ت : خب توهم همین کارو کردی ولی دیدی من برم شکایت کنم ؟
نامجون: چیی؟
ا/ت : بله
(و کیس)
_-_-_-_-_-_-_-_
سوکجین : ا/ت
ا/ت: جان !
سوکجین : میدونستی که هروقت صدات میکنم و بهم میگی جان قلبم میخواد از جاش دربیاد
هیچ وقت فکر نمیکردم با یه کلمه قلبمو بهت ببازم
ا/ت : این الان یه اعتراف بود (شوکه)
سوکجین: بله اعتراف بود من عاشقتم
ا/ت : خ...ب خب منم عا..شقتم
(و کیس)
_-_-_-_-_-_-_-_
یونگی : ا/ت
ا/ت : بله
یونگی : تو که منو میشناسی اهل داستان سورایی نیستم پس خیلی کوتاه میگم عاشقتم و میخوام که مال من باشی
ا/ت : خب منم کوتاه میگم میخوام مال تو باشم
_-_-_-_-_-_-_-_
هوسوک : سانشاین وقت داری یکم باهم صحبت کنیم ؟
ا/ت : اره حتماً بگو گوش میدم
هوسوک : تو مثل خورشید بودی که زندگی منو روشن کردی تو امید منی و من عاشقتم نظرت هرچی باشه بهش احترام میذارم فقط همین الان بگو جوابت چیه
ا/ت : چرا تا الان بهم نگفتی
هوسوک : فقط ترسیدم بگی نه
ا/ت : حب اگه من الان بگم که عاشقتم و حست یک طرفه نیست ترست میریزه؟
(کمرتو گرفت و به خودش نزدیک کرد )
هوسوک : معلومه سانشاینم
_-_-_-_-_-_-_-_
جیمین
اومده بودی خونش و داشت بارون میومد توهم برای رفتی توی تراس تا بهتر بارونو ببینی که اونم اومد توی تراس و...
جیمین : ا/ت
ا/ت: بله
جیمین : میدونستی مثل همین بارون زیبایی هم صدات مثل صدای بارون قشنگه هم چهرت مثل قطره های بارون قشنگه
ا/ت : واقعاً تو اینطوری فکر میکی ؟!
جیمین : معلومه تو مثل همین بارون به من آرامش میدی ا/ت ولی من این بارونو دوست ندارم من میخوام که تو بارون من باشی
ا/ت : چی ....خب ...م...ن این الان یه اعترافه ؟
جیمین : بله اعتراف میکنم که عاشقتم
ا/ت : خب منم عاشقتم
(و کیس)
_-_-_-_-_-_-_-_
تهیونگ : ا/ت یه لحظه میای یه کاری باهات دارم
ا/ت : باشه
تهیونگ :ا/ت میخواستم بهت بگم که میخوام
ساعت ها برای من باشه لحظه ها برای تو
واقعیت برای من باشه و رویا برای تو
غم غصه برا من باشه و لبخند برای تو
همه چی برای تو باشه و تو مال باشی
ا/ت : گفتی لحظه ها برای من ساعت ها برای تو رویا برای من واقعیت برای تو لبخند مال من غم قصه ماله تو همچی برای من منم برای تو برای توعم برای کیم تهیونگم
(و کیس)
_-_-_-_-_-_-_-_
جونگ کوک : ا/ت میدونستی که تو دقیقاً برام مثل شیرموزامی
ا/ت :چطور
جونگ کوک : چون اصلاً دلم نمیخواد کسی نگات کنه چون میخوام مال من باشی
ا/ت : خب من مال تو میشم
(و کیس)
۲۰۷
۰۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.