زندگی مخفی پارت یازدهم بخش دوم
آسا در میزنه و تهیونگ فقط بعد از چند ثانیه درو باز میکنه
تهیونگ:چی شده آسا این وقت شب اومدی؟
+تهیونگ دیگه اسم منو به زبون نیار
-چی میگی چی شده ؟
+ما باید از هم جدا شیم من نمیتونم با یه دروغ گو زندگی کنم
-چی منظورت چیه؟
+تو ...تو کسی بودی که با مادرم تصادف کرد و اونجا ولش کرد و در رفت
-چی.....مادرت منظورت چیه من از حرفات هیچی نمی فهمم
+تو با ماشین به مادرم که داشت از توی خیابون رد میشد دوسال پیش زدی و بدون بردن اون به بیمارستان فرار کردی
-چی من همچین کاری نکردم
آسا گوشی لیسا رو از تو جیبش در میاره و به تهیونگ نشون میده:اگه این تو نیستی پس کیه
-این من نیستم من هیچوقت ماشین نداشتم و تصادف نکردم بهت قول میدم
+دروغ بسه رابطه ی ما همینجا تموم شد
-حالا اگه من این کارو کرده باشم که نکردم من تو رو نجات دادم بهت قول دادم پیشت میمونم اونوقت تو اینطوری میکنی
آسا حرفی نزد و رفت سمت ماشین در رو باز کرد
دست بندی که تهیونگ بهش داده بود رو درآورد و پرت کرد تو صورتش
و از اونجا رفت
....... پایان فلش بک .............
آسا پیش خودش زمزمه کرد:من حتی اگه به قیمت جونم هم تموم شه تهیونگ رو میکشم
..........
تهیونگ:چی شده آسا این وقت شب اومدی؟
+تهیونگ دیگه اسم منو به زبون نیار
-چی میگی چی شده ؟
+ما باید از هم جدا شیم من نمیتونم با یه دروغ گو زندگی کنم
-چی منظورت چیه؟
+تو ...تو کسی بودی که با مادرم تصادف کرد و اونجا ولش کرد و در رفت
-چی.....مادرت منظورت چیه من از حرفات هیچی نمی فهمم
+تو با ماشین به مادرم که داشت از توی خیابون رد میشد دوسال پیش زدی و بدون بردن اون به بیمارستان فرار کردی
-چی من همچین کاری نکردم
آسا گوشی لیسا رو از تو جیبش در میاره و به تهیونگ نشون میده:اگه این تو نیستی پس کیه
-این من نیستم من هیچوقت ماشین نداشتم و تصادف نکردم بهت قول میدم
+دروغ بسه رابطه ی ما همینجا تموم شد
-حالا اگه من این کارو کرده باشم که نکردم من تو رو نجات دادم بهت قول دادم پیشت میمونم اونوقت تو اینطوری میکنی
آسا حرفی نزد و رفت سمت ماشین در رو باز کرد
دست بندی که تهیونگ بهش داده بود رو درآورد و پرت کرد تو صورتش
و از اونجا رفت
....... پایان فلش بک .............
آسا پیش خودش زمزمه کرد:من حتی اگه به قیمت جونم هم تموم شه تهیونگ رو میکشم
..........
۳.۷k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.