♡pt: ¹³ ♡I am not your toy
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا/ت ویو:
با یه سردرد شدیدی از خواب بیدار شدم کمی شدم چشم چرخواندم که خشکم زد وای این همون پسرس
تیهونگ: هوم بهوش اومدی!
ا/ت: چرا بیهوش شدم؟
تیهونگ: چیز خاصی نبود
ا/ت: وای نه ساعت چند من باید برم
تیهونگ: کجا به سلامتی
ا/ت: باید برم بار
«اخم ها تیهونگ تو هم رفت»
تیهونگ: بار واسه چی
ا/ت: اونجا کار میکنم
تیهونگ: چی به به
ا/ت: نه نه به عنوان حسابداری
تیهونگ: اگه چیزی بفهمم دارت میزنم
ا/ت: چرا من خودم صاحب دارم آقای محترم
تیهونگ: ههه شدم آقای محترم؟
ا/ت: من اولین بارمه شمارو میبینم میفهمی
تیهونگ: میدونم اولین باره ولی نباید به کسی که صاحبته بگی آقای محترم
ا/ت: چی میگی بیشتر توضیح بده وگرنه زنده نمیمونی
تیهونگ: با اون دستای لطیفت نمیتونی مورچه رو هم بکشی بعد میخوای رئیس بزرگ ترین باند مافیا رو بکشی
ا/ت: چ.. چی
تیهونگ: ههه چرا ترسیدی تا الان که میخواستی کارمو بسازی
ا/ت: ت.. تو رئیس بزرگ ترین باند مافیا ههه
تیهونگ: خنده داره چیزی که گفتم میخوای امتحان کنی؟
ا/ت: خیلی چرتو پرت میگی من الان از اینجا میرم
تیهونگ: او راستی پرسیدی بیشتر توضیح بدم!
خب لونا تورو به من فروخت
ا/ت: چ.. چی ههه مگه لونا چه کاره منه
تیهونگ: همین که شناسنامه تورو اورده خودش خیلی خوبه
ا/ت: چ.. چی ببین بذار برم اصلا هرچقدر هم که منو خریدی بهت برمیگردونم
تیهونگ: پس میتونی 100میلیون دلار رو برگردونی؟
ا/ت: چ.. چیییی هوففف خدا دارم خواب میبینم
مطمعنم
تیهونگ ویو:
داشت خودشو به پاهای سفیدش ضربه میزد که از خواب بپره ولی نمیدونه این خواب نیست ههه
از روی صندلی بلند شدم و فکشو اوردم بالا
تیهونگ: نمیخوای باور کنی نه؟
ا/ت: مگهههه فیلمم اکشنههه
تیهونگ: ههه شاید میخوای باور کنی پس صبر کن
تیهونگ ویو:
روش خیمه زدم فاصله بین صورتم رو باهاش کم کردم دستاش رو قفل کردم
ا/ت: برو اونور تا یکی نخوابوندم تو صورتت
تیهونگ: خیلی لجبازی نکن
ا/ت ویو:
انقدر نزدیک شده بود که وقتی صحبت میکرد لباش به لبام برخورد میکرد توی دلم یه فاتحه واسش خوندم و یکی با پام زدم به جای حساسش
تیهونگ: اخخ اوفف دختر این چه کاری بود احمق
ا/ت ویو:
سری از روی تخت بلند شدم خدا خدا میکردم که در باز باشه دستگیره رو کشیدم ولی باز نشد تیهونگ همینطور که از درد به خودش میپیچید گفت:
تیهونگ: بگو نمیخوام خب
ا/ت: ههه گفتم کر بودییی
تیهونگ: ههه ولی بد تنبیه میشی
ا/ت: بیشتر من تنبیهت میکنم به پلیس گذارشت میدم
تیهونگ: ههه اخ پای حرفتم وایسا دیگه
ا/ت: خیلی بیشعوری آقای محترم میشه درو باز کنی
تیهونگ: تو فکنم نفهمی نه میگم خریدمتتت
ا/ت:«بغض کردن» انقدر نکوب تو صورتم میدونممم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اسلاید بعد خونه تیهونگ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لایک❤🧷 30
کامنت🤍📎 40
فالو💙📎 5
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا/ت ویو:
با یه سردرد شدیدی از خواب بیدار شدم کمی شدم چشم چرخواندم که خشکم زد وای این همون پسرس
تیهونگ: هوم بهوش اومدی!
ا/ت: چرا بیهوش شدم؟
تیهونگ: چیز خاصی نبود
ا/ت: وای نه ساعت چند من باید برم
تیهونگ: کجا به سلامتی
ا/ت: باید برم بار
«اخم ها تیهونگ تو هم رفت»
تیهونگ: بار واسه چی
ا/ت: اونجا کار میکنم
تیهونگ: چی به به
ا/ت: نه نه به عنوان حسابداری
تیهونگ: اگه چیزی بفهمم دارت میزنم
ا/ت: چرا من خودم صاحب دارم آقای محترم
تیهونگ: ههه شدم آقای محترم؟
ا/ت: من اولین بارمه شمارو میبینم میفهمی
تیهونگ: میدونم اولین باره ولی نباید به کسی که صاحبته بگی آقای محترم
ا/ت: چی میگی بیشتر توضیح بده وگرنه زنده نمیمونی
تیهونگ: با اون دستای لطیفت نمیتونی مورچه رو هم بکشی بعد میخوای رئیس بزرگ ترین باند مافیا رو بکشی
ا/ت: چ.. چی
تیهونگ: ههه چرا ترسیدی تا الان که میخواستی کارمو بسازی
ا/ت: ت.. تو رئیس بزرگ ترین باند مافیا ههه
تیهونگ: خنده داره چیزی که گفتم میخوای امتحان کنی؟
ا/ت: خیلی چرتو پرت میگی من الان از اینجا میرم
تیهونگ: او راستی پرسیدی بیشتر توضیح بدم!
خب لونا تورو به من فروخت
ا/ت: چ.. چی ههه مگه لونا چه کاره منه
تیهونگ: همین که شناسنامه تورو اورده خودش خیلی خوبه
ا/ت: چ.. چی ببین بذار برم اصلا هرچقدر هم که منو خریدی بهت برمیگردونم
تیهونگ: پس میتونی 100میلیون دلار رو برگردونی؟
ا/ت: چ.. چیییی هوففف خدا دارم خواب میبینم
مطمعنم
تیهونگ ویو:
داشت خودشو به پاهای سفیدش ضربه میزد که از خواب بپره ولی نمیدونه این خواب نیست ههه
از روی صندلی بلند شدم و فکشو اوردم بالا
تیهونگ: نمیخوای باور کنی نه؟
ا/ت: مگهههه فیلمم اکشنههه
تیهونگ: ههه شاید میخوای باور کنی پس صبر کن
تیهونگ ویو:
روش خیمه زدم فاصله بین صورتم رو باهاش کم کردم دستاش رو قفل کردم
ا/ت: برو اونور تا یکی نخوابوندم تو صورتت
تیهونگ: خیلی لجبازی نکن
ا/ت ویو:
انقدر نزدیک شده بود که وقتی صحبت میکرد لباش به لبام برخورد میکرد توی دلم یه فاتحه واسش خوندم و یکی با پام زدم به جای حساسش
تیهونگ: اخخ اوفف دختر این چه کاری بود احمق
ا/ت ویو:
سری از روی تخت بلند شدم خدا خدا میکردم که در باز باشه دستگیره رو کشیدم ولی باز نشد تیهونگ همینطور که از درد به خودش میپیچید گفت:
تیهونگ: بگو نمیخوام خب
ا/ت: ههه گفتم کر بودییی
تیهونگ: ههه ولی بد تنبیه میشی
ا/ت: بیشتر من تنبیهت میکنم به پلیس گذارشت میدم
تیهونگ: ههه اخ پای حرفتم وایسا دیگه
ا/ت: خیلی بیشعوری آقای محترم میشه درو باز کنی
تیهونگ: تو فکنم نفهمی نه میگم خریدمتتت
ا/ت:«بغض کردن» انقدر نکوب تو صورتم میدونممم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اسلاید بعد خونه تیهونگ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لایک❤🧷 30
کامنت🤍📎 40
فالو💙📎 5
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۶۴.۸k
۲۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.