( کانال سروش)
تهیونگ: هیونگ کجاست؟
جونگکوک کلید در رو که تهیونگ روی زمین گذاشته بود رو برداشت و در رو قفل کرد و کلید رو سمت مخالف تهیونگ پرت کرد....
تهیونگ: داری چیکار...اههههه..میکنیییی
جونگکوک با لبخند ملیحی گفت: تو کمکم کردی نوبت منه...
تهیونگ غرید: نه کوکککک! این فرق داره...
جونگکوک: برام مهم نیست ....فقط من نمیدونم معمولاً از کجای بدن انسان ها خون میخورید....
تهیونگ سریع رفت بغلش کرد و گفت: جونگکوک ممنونم....و ببخش ممکنه کنترلم رو از دست بدم...
جونگکوک: راحت باش هیونگ...
همون لحظه دندون های نیش تیز بلند تهیونگ پوست شونش رو شکافت و وارد شد.... جونگکوک لبش رو فشار داد تا ناله ای از دردش نکنه....
دنبال کلی فیکشن های خفن و جذاب از بلکتن باهم هستی؟!؟
خب این کانال جای توعه
فیک ها توسط خود مالک نوشته و آپ میشه...
@Blacktanfiction
جونگکوک کلید در رو که تهیونگ روی زمین گذاشته بود رو برداشت و در رو قفل کرد و کلید رو سمت مخالف تهیونگ پرت کرد....
تهیونگ: داری چیکار...اههههه..میکنیییی
جونگکوک با لبخند ملیحی گفت: تو کمکم کردی نوبت منه...
تهیونگ غرید: نه کوکککک! این فرق داره...
جونگکوک: برام مهم نیست ....فقط من نمیدونم معمولاً از کجای بدن انسان ها خون میخورید....
تهیونگ سریع رفت بغلش کرد و گفت: جونگکوک ممنونم....و ببخش ممکنه کنترلم رو از دست بدم...
جونگکوک: راحت باش هیونگ...
همون لحظه دندون های نیش تیز بلند تهیونگ پوست شونش رو شکافت و وارد شد.... جونگکوک لبش رو فشار داد تا ناله ای از دردش نکنه....
دنبال کلی فیکشن های خفن و جذاب از بلکتن باهم هستی؟!؟
خب این کانال جای توعه
فیک ها توسط خود مالک نوشته و آپ میشه...
@Blacktanfiction
۲.۳k
۰۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.