چیزی به او گفتم؛ خندید و بین خنده هایش گفت: «دیوونه!» و ب
چیزی به او گفتم؛ خندید و بین خندههایش گفت: «دیوونه!» و باز خندید. میخواستم بگویم خب مگر میشود فرد عاقل صدای خندههای تو را بشنود و از سر ذوق دیوانه نشود؟ ولی سکوت کردم، دیوانگی را ترجیح دادم به قطع کردن ریتم خندههای شیرینش؛ و من دیوانه شدم، دیوانهی او.
#امیررضا_لطفی_پناه
#امیررضا_لطفی_پناه
۱.۱k
۱۴ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.