فیک:زیبایی(part۱۰)
ویو کوک
رفتم خونه بابام رو دیدم
(علامت کوک+بابای کوک_)
+بابا
_هوم
+من به دختری که دوستش داشتم دیروز اعتراف کردم
_خب چی شد؟
+اون..اون جواب منفی داد..
_امیدوارم بعدش رفته باشی پیش سوجین و الان سوجین دوست دخترت باشه؟
+اره
_افرین حالا هم من میرم بیرون به سوجین بگو که بیاد خونه تا باهم خوش بگذرونین
میخواستم بگم نه ولی نمیتونستم
+چ..چشم
زنگ زدم به سوجین
مکالمه (کوک+سوجین_)
+الو
_الو سلام عشقم
+خوبی؟
_مگه میشه دوست دختر تو باشم و بد باشم؟عالی
+بیا خونمون خوش بگذرونیم بابام نیس
(نکته مامان کوک به رحمت خدا پیوسته😂)
_واقعااااااا الان میام راستی میشه ا.ت و تهیونگ هم بیارم تهیونگ تورو ببینه حرص بخوره ا.ت هم منو ببینه؟
+حتما(مرده شور خودتو تهیونگ رو ببرن)(ذهن کوک)
_پس من میبینمت بای بای
اخی راحت شدم ولی تهیونگ میاد اینجا خدیااااا
ویو ا.ت
سوجین:الو ا،ت جون سلام
ا.ت:سلام خوبی جونم
سوجین:ا.ت من دوست دختر کوکم و اون منو تو و تهیونگ رو دعوت کرده خونشون میای؟
ا.ت:حتما
ویو ا،ت
زنگ زدم به تهیونگ
تهیونگ:سلام بیب
ا.ت:سلام خوبی
_اره عالیم
+میگم کوک منو و تو و سوجین که دوست دخترشه رو دعوت کرده خونش بریم؟
_عامممممم نه
+تروخدا بریم حال کنیم به خاطر دیروز بود که اومد منو...
_باشه باشه دیروز رو نگو میریم حاضر شو میام دنبالت بیب
+چشم ته ته جونم
اگه کم بود ببخشید دیگه
شرایط
فالو:۳۳
الان هم یه پارت دیگه میزارم نمیدونم چرا مهربون شدم😂🗿
رفتم خونه بابام رو دیدم
(علامت کوک+بابای کوک_)
+بابا
_هوم
+من به دختری که دوستش داشتم دیروز اعتراف کردم
_خب چی شد؟
+اون..اون جواب منفی داد..
_امیدوارم بعدش رفته باشی پیش سوجین و الان سوجین دوست دخترت باشه؟
+اره
_افرین حالا هم من میرم بیرون به سوجین بگو که بیاد خونه تا باهم خوش بگذرونین
میخواستم بگم نه ولی نمیتونستم
+چ..چشم
زنگ زدم به سوجین
مکالمه (کوک+سوجین_)
+الو
_الو سلام عشقم
+خوبی؟
_مگه میشه دوست دختر تو باشم و بد باشم؟عالی
+بیا خونمون خوش بگذرونیم بابام نیس
(نکته مامان کوک به رحمت خدا پیوسته😂)
_واقعااااااا الان میام راستی میشه ا.ت و تهیونگ هم بیارم تهیونگ تورو ببینه حرص بخوره ا.ت هم منو ببینه؟
+حتما(مرده شور خودتو تهیونگ رو ببرن)(ذهن کوک)
_پس من میبینمت بای بای
اخی راحت شدم ولی تهیونگ میاد اینجا خدیااااا
ویو ا.ت
سوجین:الو ا،ت جون سلام
ا.ت:سلام خوبی جونم
سوجین:ا.ت من دوست دختر کوکم و اون منو تو و تهیونگ رو دعوت کرده خونشون میای؟
ا.ت:حتما
ویو ا،ت
زنگ زدم به تهیونگ
تهیونگ:سلام بیب
ا.ت:سلام خوبی
_اره عالیم
+میگم کوک منو و تو و سوجین که دوست دخترشه رو دعوت کرده خونش بریم؟
_عامممممم نه
+تروخدا بریم حال کنیم به خاطر دیروز بود که اومد منو...
_باشه باشه دیروز رو نگو میریم حاضر شو میام دنبالت بیب
+چشم ته ته جونم
اگه کم بود ببخشید دیگه
شرایط
فالو:۳۳
الان هم یه پارت دیگه میزارم نمیدونم چرا مهربون شدم😂🗿
۴.۲k
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.