دو پارتی ، جی
دو پارتی ، جی
# درخواستی
پارت آخر
ا / ت +
هشت ماه بعد
زندگی خیلی جالبه ! از هر چی بدت میاد سرت میاد . این و با عمق وجودت درک کردی ، اما اصلا درک نمیکردی میگن هر پایان غمگینی ، آغاز یه خوشبختی جدیده ..........
توی یکی از بار های معروف سئول نشسته بودی ، بارمن نزدیک شد .
بارمن : چی براتون بریزم؟ امشب تمام مشروب ها رایگانن
+ فعلا چیزی نمیخورم ، ببخشید یه سوال دارم
بارمن : بله؟
+ اینجا چه خبره ؟ چرا انقدر شلوغه؟
بارمن : امشب اینجا عروسیه خانم
+ آها ممنون
بارمن رفت . نگاهت و چرخوندی و دیدی عروس و داماد وارد شدن . با دیدن داماد قلبت لرزید . اون جی بود ! کسی که از عشق زیاد بهش فرار کردی ، حتی یه بار هم باهات تماس نگرفته بود ، که چرا نیستی و کجا رفتی ؟ این بار نرفتی و موندی تا لحظات خوشیش و ببینی . فهمیدی خوانندشون هنوز نیومده و به بارمن گفتی تا بیاد میتونی بخونی یا نه .
بارمن : بله خانم بفرمایید تا میکرفون و بدم بهتون .
+ فقط نمیخوام کسی من و ببینه .
بارمن : بله ، چشم
چه حسی داشت؟ وقتی که برای عروسی عشقت آهنگ میخونی . خیلی ناراحت بودی و آهنگ و با بغض خوندی . نصف آهنگ و خوندی و دست از خوندن برداشتی . با دستت اشکای روی صورتت و پاک کردی . یه نفر کنارت نشست و برگشتی سمتش تا ببینی کیه .
نامجون : اسم من نامجونه
+ خب مگه من پرسیدم اسمت کیه؟
نامجون : نه اما دلم خواست بگم
+ میشه پاشید و برید؟
نامجون : نه
+ هوفففففففف
نامجون : یه پیشنهاد دارم برات . من رییس یه کمپانی بزرگم و میخوام آیدل من بشی .
+ نمیفهمم حرفات و
نامجون : بیا تو کمپانی من و اودیشن بده .
با ذوق برگشتی سمتش . آیدل شدن آرزوی تو و جی بود . اما قطعا نمیتونستی نه بگی اونم چون جی همراهت نیست . نامجون دستش و سمتت دراز کرد .
نامجون : آماده ی همکاری با من هستی؟
اینجا بود که درک کردی هر پایان غمگین ، آغاز یه خوشبختی جدیده :)
پایان .........
# درخواستی
پارت آخر
ا / ت +
هشت ماه بعد
زندگی خیلی جالبه ! از هر چی بدت میاد سرت میاد . این و با عمق وجودت درک کردی ، اما اصلا درک نمیکردی میگن هر پایان غمگینی ، آغاز یه خوشبختی جدیده ..........
توی یکی از بار های معروف سئول نشسته بودی ، بارمن نزدیک شد .
بارمن : چی براتون بریزم؟ امشب تمام مشروب ها رایگانن
+ فعلا چیزی نمیخورم ، ببخشید یه سوال دارم
بارمن : بله؟
+ اینجا چه خبره ؟ چرا انقدر شلوغه؟
بارمن : امشب اینجا عروسیه خانم
+ آها ممنون
بارمن رفت . نگاهت و چرخوندی و دیدی عروس و داماد وارد شدن . با دیدن داماد قلبت لرزید . اون جی بود ! کسی که از عشق زیاد بهش فرار کردی ، حتی یه بار هم باهات تماس نگرفته بود ، که چرا نیستی و کجا رفتی ؟ این بار نرفتی و موندی تا لحظات خوشیش و ببینی . فهمیدی خوانندشون هنوز نیومده و به بارمن گفتی تا بیاد میتونی بخونی یا نه .
بارمن : بله خانم بفرمایید تا میکرفون و بدم بهتون .
+ فقط نمیخوام کسی من و ببینه .
بارمن : بله ، چشم
چه حسی داشت؟ وقتی که برای عروسی عشقت آهنگ میخونی . خیلی ناراحت بودی و آهنگ و با بغض خوندی . نصف آهنگ و خوندی و دست از خوندن برداشتی . با دستت اشکای روی صورتت و پاک کردی . یه نفر کنارت نشست و برگشتی سمتش تا ببینی کیه .
نامجون : اسم من نامجونه
+ خب مگه من پرسیدم اسمت کیه؟
نامجون : نه اما دلم خواست بگم
+ میشه پاشید و برید؟
نامجون : نه
+ هوفففففففف
نامجون : یه پیشنهاد دارم برات . من رییس یه کمپانی بزرگم و میخوام آیدل من بشی .
+ نمیفهمم حرفات و
نامجون : بیا تو کمپانی من و اودیشن بده .
با ذوق برگشتی سمتش . آیدل شدن آرزوی تو و جی بود . اما قطعا نمیتونستی نه بگی اونم چون جی همراهت نیست . نامجون دستش و سمتت دراز کرد .
نامجون : آماده ی همکاری با من هستی؟
اینجا بود که درک کردی هر پایان غمگین ، آغاز یه خوشبختی جدیده :)
پایان .........
۹.۶k
۲۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.