تک پارتی از یونگی🐱
تک پارتی از یونگی🐱
وقتی به حیوون خونگیتون حسودی میکرد...
سوفیا: چند وقتیه یه گربه خریدیم اینقدر بامزهاس اسمش ملوسه ولی نمیدونم چرا یونگی بخاطرش باهام قهر کرده شاید چون به گربه بیشتر از اون اهمیت میدم؟ نه! من فقط یکم بیشتر ازش مراقبت میکنم چون ی طرف پاش و دستش اسیب دیده...
رو تخت دراز کشیده بودیم و اون پشتش بهم بود
سوفیا: اوممم هنوزم قهری؟
یونگی: اوهوم (کیوت)
سوفیا: اوففف بسته دیگه مگه من چیکار کردم؟
یونگی: ... (کیوت)
سوفیا: پیشی من اشتی کن دیگه
یونگی: نمیخوام من پیشیت نیستم (کیوتی بیش از حدددددد)
از پشت محکم بغلش کردم
یونگی: به ی شرط باهات اشتی میکنم
سوفیا: چی؟ هر چی تو بگی
یونگی: باید ۱ هفته هر شب بکنمت
سوفیا: هاااا؟
یونگی: (خنده لثه ای)
سوفیا: نهههه
یونگی: پس اشتی نمیکنم (جدی)
سوفیا: اوففف باشه (گریه الکی)
پایان:)
میدونم خیلی بد شد اخه اولین بار فیک مینویسم
وقتی به حیوون خونگیتون حسودی میکرد...
سوفیا: چند وقتیه یه گربه خریدیم اینقدر بامزهاس اسمش ملوسه ولی نمیدونم چرا یونگی بخاطرش باهام قهر کرده شاید چون به گربه بیشتر از اون اهمیت میدم؟ نه! من فقط یکم بیشتر ازش مراقبت میکنم چون ی طرف پاش و دستش اسیب دیده...
رو تخت دراز کشیده بودیم و اون پشتش بهم بود
سوفیا: اوممم هنوزم قهری؟
یونگی: اوهوم (کیوت)
سوفیا: اوففف بسته دیگه مگه من چیکار کردم؟
یونگی: ... (کیوت)
سوفیا: پیشی من اشتی کن دیگه
یونگی: نمیخوام من پیشیت نیستم (کیوتی بیش از حدددددد)
از پشت محکم بغلش کردم
یونگی: به ی شرط باهات اشتی میکنم
سوفیا: چی؟ هر چی تو بگی
یونگی: باید ۱ هفته هر شب بکنمت
سوفیا: هاااا؟
یونگی: (خنده لثه ای)
سوفیا: نهههه
یونگی: پس اشتی نمیکنم (جدی)
سوفیا: اوففف باشه (گریه الکی)
پایان:)
میدونم خیلی بد شد اخه اولین بار فیک مینویسم
۱۸۰
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.