خیانت کردی ولی من لعنتی هنوز عاشقتم(۵)part
وقتی چشمامو باز کردم جونگ کوک بغلم نبود
با چشم دنبالش میگشتم
چشمامو یکم با دستم مالیدم و خواستم بلند شم برم دنبالش ولی درد وحشتناکی دلم رو احاطه کرده بود
_آی
یاد دیشب افتادم...
وای خدا این چه غلطی بود من کردممممم
لباس تنم بود و ملافه خو.نی تخت هم عوض شده بود بوی خوبی میدادم معلوم بود منو
حموم کرده
نفس بلندی از سر کلافگی کشیدم
به موهام چنگ زدم
_خدایا الان چه غلطی بکنم؟
که با صدای باز شدن در به سمتش برگشتم
×سلاااام کیوتچه مننننن دیشب خیلی سکسی بودیاااا نزدیک بود بخورمت
بگم هوووومممم چه شوکولات خوجمزه ای بود
از لحن کیوتش خندم گرفت
×آره بهترینم همینطوری بخند که عاشق خنده هاتم...
سرمو با خجالت انداختم پایین
سینی غذا تو دستش رو گذاشت رو میزو
اومد کنارم نشست
با دستش چونمو گرفت و سرمو اورد با لا
×وای وای وای وای خداااا نگاش کن ببین چه خجالتی میکشه سرخ شده لپ های الوچه ایش
دوس دارم همین الان بخورمشوون
_نه نخول تموم موشم
تک خنده ای کرد و گف
×فکر خوبیه اینطوری منم دیگه جئون جیم ندارم....
_یاااا
×چیه دیشب شدی جئون جیم دیگههه
دوباره سرمو انداختم پایین
×وای این کیوت خوردنی رو چطوری نخورمممم هوم؟
با حالت کیوتی گفتم
_تو نباید منو بوخولی اگه تموم شم چی؟اونوقت دیگه جیم ندالی بوخولیش
×حق با توعه
ببینم تو گشنت نیس؟
_چرا خیلیییی
قاشق رو پر کرد و گرفت سمتم
×بگو عاااااا
با تعجب نگاش کردم
_یااااا
خواستم ادامه حرفمو بزنم که کرد توی دهنم
برام دست زد
خنده ام گرفته بود چقد خوب بود یکی اینطوری
بهت اهمیت بده و دوست داشته باشه
×جیم چطوره بریم پایین فیلم ببینیم؟
باسر تایید کردم
لبخند مهربونی زد و بغلم کرد و از پله ها اومدیم پایین
منو روی مبل نشوند و خودشم کنارم نشست و سرمو گذاشت رو شونه اش و بغلم کرد
نگاهی به صورتش انداختم
چقدر جذاب بود
لباش فقط مال من بود این قلبمو به تپش می انداخت با شیطونی کمی سرمو بالا اوردم و بوسه ای کوتاه روی لبش زدم
×اوووو یکی اینجا دلش شیطونی میخواد
و این شروع
یک بوسه طولانی بود....
شرطام برای پارت بعد اینه که فالوورم بشه ۷۰ تا تازه باید لایک هامم بشه ۱۵ تا وگرنه دیگگه داستانمو ادامه نمیدم😈😂
من فکر میکردم یه سه پارتیه
ولی فکر کنم باید یه فیک کاملش کنم
#جونگ_کوک #جیمین #تهیونگ #جیهوپ
#شوگا #جین #نامجون #بی_تی_اس
#بلک_پینک #ایتزی #توایس #استری_کیدز
#فیک #داستان #رمان
با چشم دنبالش میگشتم
چشمامو یکم با دستم مالیدم و خواستم بلند شم برم دنبالش ولی درد وحشتناکی دلم رو احاطه کرده بود
_آی
یاد دیشب افتادم...
وای خدا این چه غلطی بود من کردممممم
لباس تنم بود و ملافه خو.نی تخت هم عوض شده بود بوی خوبی میدادم معلوم بود منو
حموم کرده
نفس بلندی از سر کلافگی کشیدم
به موهام چنگ زدم
_خدایا الان چه غلطی بکنم؟
که با صدای باز شدن در به سمتش برگشتم
×سلاااام کیوتچه مننننن دیشب خیلی سکسی بودیاااا نزدیک بود بخورمت
بگم هوووومممم چه شوکولات خوجمزه ای بود
از لحن کیوتش خندم گرفت
×آره بهترینم همینطوری بخند که عاشق خنده هاتم...
سرمو با خجالت انداختم پایین
سینی غذا تو دستش رو گذاشت رو میزو
اومد کنارم نشست
با دستش چونمو گرفت و سرمو اورد با لا
×وای وای وای وای خداااا نگاش کن ببین چه خجالتی میکشه سرخ شده لپ های الوچه ایش
دوس دارم همین الان بخورمشوون
_نه نخول تموم موشم
تک خنده ای کرد و گف
×فکر خوبیه اینطوری منم دیگه جئون جیم ندارم....
_یاااا
×چیه دیشب شدی جئون جیم دیگههه
دوباره سرمو انداختم پایین
×وای این کیوت خوردنی رو چطوری نخورمممم هوم؟
با حالت کیوتی گفتم
_تو نباید منو بوخولی اگه تموم شم چی؟اونوقت دیگه جیم ندالی بوخولیش
×حق با توعه
ببینم تو گشنت نیس؟
_چرا خیلیییی
قاشق رو پر کرد و گرفت سمتم
×بگو عاااااا
با تعجب نگاش کردم
_یااااا
خواستم ادامه حرفمو بزنم که کرد توی دهنم
برام دست زد
خنده ام گرفته بود چقد خوب بود یکی اینطوری
بهت اهمیت بده و دوست داشته باشه
×جیم چطوره بریم پایین فیلم ببینیم؟
باسر تایید کردم
لبخند مهربونی زد و بغلم کرد و از پله ها اومدیم پایین
منو روی مبل نشوند و خودشم کنارم نشست و سرمو گذاشت رو شونه اش و بغلم کرد
نگاهی به صورتش انداختم
چقدر جذاب بود
لباش فقط مال من بود این قلبمو به تپش می انداخت با شیطونی کمی سرمو بالا اوردم و بوسه ای کوتاه روی لبش زدم
×اوووو یکی اینجا دلش شیطونی میخواد
و این شروع
یک بوسه طولانی بود....
شرطام برای پارت بعد اینه که فالوورم بشه ۷۰ تا تازه باید لایک هامم بشه ۱۵ تا وگرنه دیگگه داستانمو ادامه نمیدم😈😂
من فکر میکردم یه سه پارتیه
ولی فکر کنم باید یه فیک کاملش کنم
#جونگ_کوک #جیمین #تهیونگ #جیهوپ
#شوگا #جین #نامجون #بی_تی_اس
#بلک_پینک #ایتزی #توایس #استری_کیدز
#فیک #داستان #رمان
۲۸.۸k
۱۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.