کنون وامانده از هرجا

کنون وامانده از هرجا
دگر با خود کنم نجوا

#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۲)

جهان فراموش نمیکندیک روز و آن همه خورشید؟!یک روز و آن همه غر...

به تعداد زخم های توجهانقطره قطره گریه کرده استآسمان پرستاره ...

آمدی خنجر خود را به نگاهم بزنی تا شبی یک تنه بر قلب سپاهم بز...

جهانخالی تر از آن استکه جای خالی تو را حس نکنمو خیال کنچه خا...

توبه کردم که دگر شعر نگویم ز فراق ؛این دل توبه‌شکن.. بی تو س...

خوب از آشنایی با هاتون خیلی خوشحال شدم ولی دیگه وقت رفتنه......

شنیدم مصرعی شیوا، که شیرین بود مضمونشمنم مجنون آن لیلا که صد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط