𝑺𝒆𝒂𝒔𝒐𝒏²𝑷𝒂𝒓𝒕⁴³
عشق زیبا ( 𝚜𝚌𝚑𝚘𝚗𝚎 𝙻𝚒𝚎𝚋𝚎)𝑺𝒆𝒂𝒔𝒐𝒏²𝑷𝒂𝒓𝒕⁴³
رفتم تو . لی چون وو: به جیمین چه خبر از این طرفا + دهنت رو ببند اسم رو نیار به زبون .( لی چون وو با این علامت ٪ فقط برای حرف زدناشون) ٪ باشه باشه اروم باش خب شرط چیه + اگر تو بردی بار اسلحه برای تو میشه ٪ اوه چه هدیه خوبی . اشاره کرد به افرادش و ورق ها رو آوردن باری تموم شد اون برد بار اسلحه آوردن ٪ این این که تقلبیه با پوزخند به نقشه ای که دو شب پیش کشیدیم فکر کردم . دوشب پیش: _ من خودمو رو میبازونم تا اون ببره بعدش بار اسلحه تقلبی رو بهش میدیم به محضی که فهمید اشاره میکنم بهتون . ) ٪ بکشینش . یه اسلحه از جیب یکیشون در آوردم چون از افرادم همراه ام نبودن دست تنها با ۱۰ نفرشون جنگیدم ۵ دقیقه گذشت و پسرا اومدن . ٪ عوضی چیکار میکنی _ انتقام میگیرم ٪ ولم کن در عوضش بهت جونت رو میبخشم _ نیازی به جون بخشیدن تو ندارم همین الانش افردات مردن ٪ هع بقیه مافیا ها چی . اشاره کردم به جین و زیر دستاش رو آوردن _ متاسفانه اونا هممیخوان همراه تو افرادشونبرن جهنم ٪ ایش ترو خدا جونمو برگردون . تهیونگ: وایسا ببین چی پیدا کردم این پرونده پدر و مادر ا/ت هس .... _ میخواستم جونت بگیرم ولی میفرستمت زندان ٪ ا/ت کیه _ همون که پدر و مادرش رو کشوندی تو آتش سوزی ٪ هع پس دخترش پیش توئه _ به تو ربطی نداره ..... کوک: جیمینننن مواظب باش _ مرتیکه هرزه ٪ اینو بدون تو نمیتونی هیچکاری بکنی _ چرا میتونم همین الان پرونده رو فرستادن اداره پلیس ٪ ایششش . جین: دو دقیقه پلیسا میرسن و میان میبرتشون بیا بریم تا زخمات بدتر نشده _ وایسا تهیونگ اون برگه رو بزن به پیشونی واو چه باحال شدی حالا بخون از روش ٪ من خرم _ واقعا هستی بریم
از زبان اعضا:
جین: جیمین بیهوش شده بود. ته تند تر برو جیمین خون ریزیش شدیده. تهیونگ:رسیدیم. یونگی: زنگبزنید دکتر شخصیش.
از زبان ا/ت:......
رفتم تو . لی چون وو: به جیمین چه خبر از این طرفا + دهنت رو ببند اسم رو نیار به زبون .( لی چون وو با این علامت ٪ فقط برای حرف زدناشون) ٪ باشه باشه اروم باش خب شرط چیه + اگر تو بردی بار اسلحه برای تو میشه ٪ اوه چه هدیه خوبی . اشاره کرد به افرادش و ورق ها رو آوردن باری تموم شد اون برد بار اسلحه آوردن ٪ این این که تقلبیه با پوزخند به نقشه ای که دو شب پیش کشیدیم فکر کردم . دوشب پیش: _ من خودمو رو میبازونم تا اون ببره بعدش بار اسلحه تقلبی رو بهش میدیم به محضی که فهمید اشاره میکنم بهتون . ) ٪ بکشینش . یه اسلحه از جیب یکیشون در آوردم چون از افرادم همراه ام نبودن دست تنها با ۱۰ نفرشون جنگیدم ۵ دقیقه گذشت و پسرا اومدن . ٪ عوضی چیکار میکنی _ انتقام میگیرم ٪ ولم کن در عوضش بهت جونت رو میبخشم _ نیازی به جون بخشیدن تو ندارم همین الانش افردات مردن ٪ هع بقیه مافیا ها چی . اشاره کردم به جین و زیر دستاش رو آوردن _ متاسفانه اونا هممیخوان همراه تو افرادشونبرن جهنم ٪ ایش ترو خدا جونمو برگردون . تهیونگ: وایسا ببین چی پیدا کردم این پرونده پدر و مادر ا/ت هس .... _ میخواستم جونت بگیرم ولی میفرستمت زندان ٪ ا/ت کیه _ همون که پدر و مادرش رو کشوندی تو آتش سوزی ٪ هع پس دخترش پیش توئه _ به تو ربطی نداره ..... کوک: جیمینننن مواظب باش _ مرتیکه هرزه ٪ اینو بدون تو نمیتونی هیچکاری بکنی _ چرا میتونم همین الان پرونده رو فرستادن اداره پلیس ٪ ایششش . جین: دو دقیقه پلیسا میرسن و میان میبرتشون بیا بریم تا زخمات بدتر نشده _ وایسا تهیونگ اون برگه رو بزن به پیشونی واو چه باحال شدی حالا بخون از روش ٪ من خرم _ واقعا هستی بریم
از زبان اعضا:
جین: جیمین بیهوش شده بود. ته تند تر برو جیمین خون ریزیش شدیده. تهیونگ:رسیدیم. یونگی: زنگبزنید دکتر شخصیش.
از زبان ا/ت:......
۲۸.۶k
۱۲ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۷۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.