پارت ۱۰۰

پارت ۱۰۰
ویو ته
*فلش بک به یک هفته بعد*
امروز قرار بود پسرا بیان خونمون .
البته خونه جونگ کوک ..
رفتم تو حموم و ۳۰ مین بعد اومدم بیرون
نشستم رو تخت و موهام رو خشک کردم .
کوک اومد داخل اتاق ، رفتم سمت میز تا بالم رو بردارم
اما کوک اونو ازم قاپید و زد به لباش
+یاااااا . چیکار می‌کنی ؟
-بالم میزنم
+اون برا منه. هزار دفه ؛ واسه تو اون در قرمز است .
-دوست داشتم اینو بزنم
+شما بیخود دوست داشتی
اومد نزدیکم و لباش رو گذاشت رو لبام
بعد چند مین ول کرد
-بیا انقدر منو نخور . الان لبات بالمی شد
+بیشور(چشم قره)
-من میرم حموم . لطفاً حوله رو بزار (لبخند)
+باشه
رفت داخل حموم و در رو بست
حوله و یه لباس خوشگل براش گذاشتم رو تخت و نشستم رو صندلی
داشتم پشت میز کارای مدرسه رو انجام میدادم که صدای گوشیش اومد
نگاهم خورد به صفحه اش که با دیدن بکگراند گوشیش لبخندی رو صورتم اومد .(میزارم عکسش رو)
این همون عکسی بود که رفته بودیم دریا گرفت . :)
دوباره نشستم سر کارام
-بیبی من چیکار میکنه؟
+تو کی اومدی؟(تعجب)
-۱۰ مین پیش
+...(تعجب)
-انقدر تو کارت غرق نشو .
رفت پایین و منم پاشدم
+کوک؟
-جان؟
+بیا
اومد نزدیکم که کشیدمش تو اتاق و پریدم تو بغلش
+انقدر دوسم داری؟(ذوق)
-چی؟(تعجب)
+..‌..



بچه ها اسلاید دو عکس گوشی جونگ کوکه
فقط چون کل عکس جا نمیشه کادر گذاشتم براش
نصفه عکسه نیست😑😐