فیک ران part 25

۰۰۰سنجو: نفس گیری* ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
*غش کردن **ولی بیهوش نیس* اخخخخخ گلومممم
سانزو: چتهههههههههه دختره ی سلیطهههه یزیددد حنجرتو بوسیدههههههههه؟؟ ببند اون صدایه نکرتو‌ووووووووو ...خیلی صدات خوبع عربده میکشه😑😑😑🪚🪚🪚🪚🪚
سنجو : زهرههه مارررررر تو حتمن اون یزید سلیطه بودی😑
سانزو: ولم کن بابا...ا/تتتتتتتتتت بیا بیرون اگه صدامو میشنویییییی‌ قول میدم دیدمت‌ فقط یه.. لگد بهت بزنم...!
سنجو: منم بودم نمیومدم بیرون..‌
سانزو: خفه میشی تو؟ ببند دهنتووووو ببنددددددد..ا/تتتتتتتتتتت مرددددیییییی؟؟؟ نکنه دزدیدنشششش...نکنه کشتنششش...نکنه حیوون خورده باشتش....
سنجو: اهاااا تو نگران من نیسی ک منو بخورن..نگرانه اونییی به به ..🥹🪚
سانزو: واییییییی ببند اون دهن گوشادتو سنجووووو جرش‌ میدمااااااااا
سنجو: دهنم جر بخوره کی قراره بهت کمک کنه ا/ترو مال خودت کنی؟
سانزو: خفه شو من اونو دوس ندارم...تازه برای اینکه کسی رو مال خودم کنم احتیاجی به کسی ندارم...
سنجو: ارع..مشخصه عین سگ از اینکه عاشق ران بشه می‌ترسی...دارم میبینم...
سانزو: هنننن؟؟؟ نههههه اون الان ازش متنفرهههههه تازه تمام این اتفاقا تقصیر اونه اون ران بی‌صاحاب‌ نشدهههههه‌
سنجو: باشه باشه تو خوبی..
سانزو: معلومه ک من خوبم من خدام...
سنجو: ارع..خدا جلویه مایکی سجده میزنه،؟؟
سانزو: مایکی خدایه منه...
سنجو: دیدی داری گه میخوری؟
سانزو: خفههههه من حاضرم گه بخورم ولی تو رو نه...وایسا...واتتتتتتتتتتتتت
سنجو: منو ..بخوری؟ ینی چی؟؟؟ چی تو اون مغز مریضتتتتتتتتتت میگذرهههه هاااااااااا؟؟؟ خجالت بکش من خاهرتممممممم کیسافتتتتت لاشییییییییییییی دیگه کنارت نمیخابممممممم مرتیکه ی مادر کیساکیییییی‌...
سانزو: این مادر کیساکی شامل هر دوتامون میشه..خود تخریبی؟
سنجو: خفه شووو...الان ا/ت رو بیا پیدا کنیممممم‌ ینی تو این مدت زمان کم کجا میتونه رفته باشه؟
سانزو:اوع بزار من بهت بگم...تو گفتی یه حسی بهت میگه از اینور اومده منم عین اسکلا حرفتو باور کردم...
سنجو: هوی...برنگرد...به بچه ها بگو خودشون برن
اونورو‌ بگردن...این همه راهو بر نگردیم...تو چرا چراغ قوه نیوردی؟
سانزو: همیشه همه ی کارارو‌ من باید بکنم انگل جامعه؟؟
سنجو: برم خونه بع تاکه‌ میگم پارت کنهههههههه
سانزو: ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت تو کجایییییییییییییییییییییییییییی *اشک تمساح از خستگی زیاد*

ویو کوکو:
نه اینطوری هیچی پیشن نمیره..ینی چی...