اسماتت
اسماتت
#درخواستی
ـــــــــــــ
ات ویو =
من و جیمین وقتی دعوا میکردیم دعوامون به پنج پقیقه نمیکشید چه برسه به پنج روز... امروز نرفت کمپانی و خونه موند.. رویمبل نشسته بود بدون توجه بهش رفتم روی مبل نشستم
ات= گشنته؟
جیمین=....
ات= اممم جیمین با توام هاا
جیمین=...
ات= چیعه هااا... دلم خواست با دوستم رفتم بار چرا اینجوری میکنی هاااات
جیمین= ساکت
ات ویو=.
جیمین داشت باهام عوا میکرد که از شدتت اعصبانیت از خونه رفت بیرون... سه ساعت از رفتنش میگذره داشتم میرفتم توی اتاق که صدایزنگ در اومد رفتم درو باز کردم دیدم جیمینه بوی الکل میداد. فهمیدم رفته بار.
ات= ج... جیمن چ.. چیشده
جیمین= هیششش.. برو توی اتاق
ات= چی میگی... مستی هیچی حالیت نیست. بیابریم واست یه چیزی بیارم خوب شی..
ات ویو=
داشتم میرفتم.. داخل اشپز خونه که دستی رو دور کمرم حس کردم
ات= جیمین بزارم زمین
جیمین= ددی نیازت داره
ات= نکن اههههه
ات ویو=
جیمین از پله ها بردم بالا و با ضربه انداختم روی تخت... لباسام رو دراورد و لباسای خودشم دراورد.. داشت نگاهم میکرد که فهمید معذب شدم اومد و کیس مارک گذاشت
ات=، امممم.. جیمین.
ات ویو=
جیمین دست از س* ی *ن *ه هام کشید و شروع کرد از گردن تا بدنم رو لیس زد... موهام رو کشید و روی زانو نشوندم
ات= اخخ نکن
جیمین= س* ا *ک بزن
ات= اصلا
جیمین= دوست داری خشک لمسش کنی
ات ویو=
دوس نداشتم خشک لمسش کنم بخاطر همین شروع کردم ساک زدن
جیمین= اهههه....
ات ویو=
جیمین روی تخت درازم کرد و از جلو کر توم... شروع کرد تند تند ت* ل *م *ب*ه
با هر صربه ایش یه ناله ایی میکردم داشت ت ل م ب ه میزد که از شدت درد یه کش قوسی به کمرم دادم که باعث میشد اعصبانی بشه رون هام رو گرفت و با ضربه ت ل م ب ه میزد..
ات= اهههه... کافیه
جیمین= اهه.. بلندتر ناله کن
ات ویو= گزی نگذشت که این همه درد تبدیل شد به لذت لباش رو گذاشت رو لبام که ناله هاو توی دهنش خفه میشد... داگیم کرد و از پشت کرد توم
ات= شت درش بیار. د ی ک ت رو
جیمین= اممم چقدر حال میده
جیمین ویو
ازش کشیدم بیرون و رفتم.. پ و ص ی ش رو ساک زدم... بدون اینکه خبرش کنم د ی ک م رو کردم توش...
جیمین= لعنتی چقد تنگی.
ات= اممم.. اهه.. من تنگ نیستم تو سایزت زیادی بزرگه
( بعد از این کثافت کاریا 😂....) ( وایی چقد منحرفم من❤️🩹)
صبح ....
ات ویو=
بادل درد شدیدی زیر دلم بیدار شدم وقتی بیدار شدم دیدم لخت توی بغل هم خوابیدیم. واییی.. نه.
ات = پاشووووو( بزار بچم بخوابه دختری.. بچ
جیمین= چیه( خوابلو
ات= میدونی چکار کردی
جیمین= اره کردمت.... بچه دار شدنمون نزدیکه
ات= پاشوووو ببینم 😂
( پایان) ❤️
ادمین پکی 🙂❤️
#درخواستی
ـــــــــــــ
ات ویو =
من و جیمین وقتی دعوا میکردیم دعوامون به پنج پقیقه نمیکشید چه برسه به پنج روز... امروز نرفت کمپانی و خونه موند.. رویمبل نشسته بود بدون توجه بهش رفتم روی مبل نشستم
ات= گشنته؟
جیمین=....
ات= اممم جیمین با توام هاا
جیمین=...
ات= چیعه هااا... دلم خواست با دوستم رفتم بار چرا اینجوری میکنی هاااات
جیمین= ساکت
ات ویو=.
جیمین داشت باهام عوا میکرد که از شدتت اعصبانیت از خونه رفت بیرون... سه ساعت از رفتنش میگذره داشتم میرفتم توی اتاق که صدایزنگ در اومد رفتم درو باز کردم دیدم جیمینه بوی الکل میداد. فهمیدم رفته بار.
ات= ج... جیمن چ.. چیشده
جیمین= هیششش.. برو توی اتاق
ات= چی میگی... مستی هیچی حالیت نیست. بیابریم واست یه چیزی بیارم خوب شی..
ات ویو=
داشتم میرفتم.. داخل اشپز خونه که دستی رو دور کمرم حس کردم
ات= جیمین بزارم زمین
جیمین= ددی نیازت داره
ات= نکن اههههه
ات ویو=
جیمین از پله ها بردم بالا و با ضربه انداختم روی تخت... لباسام رو دراورد و لباسای خودشم دراورد.. داشت نگاهم میکرد که فهمید معذب شدم اومد و کیس مارک گذاشت
ات=، امممم.. جیمین.
ات ویو=
جیمین دست از س* ی *ن *ه هام کشید و شروع کرد از گردن تا بدنم رو لیس زد... موهام رو کشید و روی زانو نشوندم
ات= اخخ نکن
جیمین= س* ا *ک بزن
ات= اصلا
جیمین= دوست داری خشک لمسش کنی
ات ویو=
دوس نداشتم خشک لمسش کنم بخاطر همین شروع کردم ساک زدن
جیمین= اهههه....
ات ویو=
جیمین روی تخت درازم کرد و از جلو کر توم... شروع کرد تند تند ت* ل *م *ب*ه
با هر صربه ایش یه ناله ایی میکردم داشت ت ل م ب ه میزد که از شدت درد یه کش قوسی به کمرم دادم که باعث میشد اعصبانی بشه رون هام رو گرفت و با ضربه ت ل م ب ه میزد..
ات= اهههه... کافیه
جیمین= اهه.. بلندتر ناله کن
ات ویو= گزی نگذشت که این همه درد تبدیل شد به لذت لباش رو گذاشت رو لبام که ناله هاو توی دهنش خفه میشد... داگیم کرد و از پشت کرد توم
ات= شت درش بیار. د ی ک ت رو
جیمین= اممم چقدر حال میده
جیمین ویو
ازش کشیدم بیرون و رفتم.. پ و ص ی ش رو ساک زدم... بدون اینکه خبرش کنم د ی ک م رو کردم توش...
جیمین= لعنتی چقد تنگی.
ات= اممم.. اهه.. من تنگ نیستم تو سایزت زیادی بزرگه
( بعد از این کثافت کاریا 😂....) ( وایی چقد منحرفم من❤️🩹)
صبح ....
ات ویو=
بادل درد شدیدی زیر دلم بیدار شدم وقتی بیدار شدم دیدم لخت توی بغل هم خوابیدیم. واییی.. نه.
ات = پاشووووو( بزار بچم بخوابه دختری.. بچ
جیمین= چیه( خوابلو
ات= میدونی چکار کردی
جیمین= اره کردمت.... بچه دار شدنمون نزدیکه
ات= پاشوووو ببینم 😂
( پایان) ❤️
ادمین پکی 🙂❤️
۷۰.۷k
۱۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.