سناریو(درخواستی)
#سناریو
#درخواستی
#استری_کیدز
& وقتی بهت درس میدن ولی تو هیچی نمیفهمی...
چان:*بعد دوساعت تدریس و تمرین کشو قوسی وارد بدنش کردو به قیافه منگ تو زل زد*
_ا.ت حالا بگو ببینم رابطه فیثاغورس چیه؟
÷چیزه..چیز..
_لعنت بهتتتت دختررر این پنجمین چیزته داری وارد کو....*چه های شهر پره درده☺*
چانگبین:_ خب اینم از تدریس امروزمون..*نگاهشو به قیافه خندونت داد*بگو ببینم چی حالی نشدی..
_x چیست و چه کاربردی تو زندگی من دارد؟
چانگبین مساوی نگاه های تاسف بارش:)))
لینو:تقریبا بار صدمه داره بهت توضیح میده رابطه فیثاغورس در واقع کارای مربوط با زنش نیست:))))*****
هان:حالا فهمیدی به همین راح...*با دیدن قیافه خوابآلودت حرفش قطع شد*
_بهم بگو که چیزی حالی نشدی تا من همین کتابو وارد کو...*بله بله دیگه چخبر*
فلیکس:دو ساعته دارین بحث میکنین که چرا وقتی میپرین میوفتین زمین..
_حالا فهمیدی اون سیبه افتاد سر نیوتون و نیوتون چیکار کرد؟
÷اره ولی یه سوال اگه به جای سیب سنگ افتاده بود چی؟
فلیکس:میخوای با سر تو امتحانش کنیم ببینیم چی میشه؟
هیونجین:همینطور که دستاشو کلافه بار وارد موهاش میکرد لب زد:این کجاش سخته؟؟
÷کجاش سخت نیستت؟
_ببین ا.ت..
÷هیسس بس کن من ری**دم دهن نیوتون با اون
خا....
سونگمین:ا.ت من چه غلطی باهات بکنم که بفهمی x و y فقط اعداد متناظرن نه یک آدم فضایی..
÷آخه به چه دردم میخورننن*گریه*
_جوابی ندارم..ولی تو باید اینارو وارد اون کله نداشته ات بکنی تا تو امتحان به جای نگاه به دیوار ترک برداشته به ورقه خالیت تمرکز کنی!
جونگین:*در حال زنگ زدن به چان تا سوالی که ازش پرسیدیو ازش بپرسه*
چان:الو جونگین؟
_الو هیونگ...میشه بگی سیبی که به سر نیوتون افتاد چه رنگی بود؟!
چان:جونگین من خا...
با عرض پوزش فک کنم با این تکپارتی به نیوتون عزیزمون خیلی توهین کردممم😙
#درخواستی
#استری_کیدز
& وقتی بهت درس میدن ولی تو هیچی نمیفهمی...
چان:*بعد دوساعت تدریس و تمرین کشو قوسی وارد بدنش کردو به قیافه منگ تو زل زد*
_ا.ت حالا بگو ببینم رابطه فیثاغورس چیه؟
÷چیزه..چیز..
_لعنت بهتتتت دختررر این پنجمین چیزته داری وارد کو....*چه های شهر پره درده☺*
چانگبین:_ خب اینم از تدریس امروزمون..*نگاهشو به قیافه خندونت داد*بگو ببینم چی حالی نشدی..
_x چیست و چه کاربردی تو زندگی من دارد؟
چانگبین مساوی نگاه های تاسف بارش:)))
لینو:تقریبا بار صدمه داره بهت توضیح میده رابطه فیثاغورس در واقع کارای مربوط با زنش نیست:))))*****
هان:حالا فهمیدی به همین راح...*با دیدن قیافه خوابآلودت حرفش قطع شد*
_بهم بگو که چیزی حالی نشدی تا من همین کتابو وارد کو...*بله بله دیگه چخبر*
فلیکس:دو ساعته دارین بحث میکنین که چرا وقتی میپرین میوفتین زمین..
_حالا فهمیدی اون سیبه افتاد سر نیوتون و نیوتون چیکار کرد؟
÷اره ولی یه سوال اگه به جای سیب سنگ افتاده بود چی؟
فلیکس:میخوای با سر تو امتحانش کنیم ببینیم چی میشه؟
هیونجین:همینطور که دستاشو کلافه بار وارد موهاش میکرد لب زد:این کجاش سخته؟؟
÷کجاش سخت نیستت؟
_ببین ا.ت..
÷هیسس بس کن من ری**دم دهن نیوتون با اون
خا....
سونگمین:ا.ت من چه غلطی باهات بکنم که بفهمی x و y فقط اعداد متناظرن نه یک آدم فضایی..
÷آخه به چه دردم میخورننن*گریه*
_جوابی ندارم..ولی تو باید اینارو وارد اون کله نداشته ات بکنی تا تو امتحان به جای نگاه به دیوار ترک برداشته به ورقه خالیت تمرکز کنی!
جونگین:*در حال زنگ زدن به چان تا سوالی که ازش پرسیدیو ازش بپرسه*
چان:الو جونگین؟
_الو هیونگ...میشه بگی سیبی که به سر نیوتون افتاد چه رنگی بود؟!
چان:جونگین من خا...
با عرض پوزش فک کنم با این تکپارتی به نیوتون عزیزمون خیلی توهین کردممم😙
۲۰.۴k
۲۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.