فیک جانگ کوک(عشق اشتباه)پارت۸*

از زبان اوییی:
من و جین وو باهم رفتیم کتاب خونه امروز روز زوج بود یعنی تو کافه کار دارم ولی از ساعت شیش به بعد.
رسیدیم اونجا که دیدم کوک و هواجین (هاجینا تلفظ میشه )هم سر یکی از میز ها هستن و لبتاب و کتاب جلوشونه.ولی دست هواجین تو دوست کوک بود عین عین رل ها.وقتی من نیستم روز های زوج بعضی از کتاب هارو ستونی می چینن رو زمین.قفسه ی کتاب های مربوط به موسیقی جلو ی کوک و هواجین اینا بود.رفتم دم کتاب ها های ستونی جلوی کوک و هواجین رو کف پام نشستم و دنبال کتاب گشتم.
کوک:اویی تو اینجایی.
اویی:نباید باشم🥱
کوک:توکه روز های فرد اینحا کار می کنی.
اویی:با جین وو اومدیم رو پروژه کار کنیم عشقم.
کوک:باشه وقتت رو نمی گیرم که به کارت برسی.
داشتم دنبال کتاب می گشتم که شنیدم هواجین به کوک گفت:
هوا جین+
کوک_
+عشقم؟مگه رلته؟
_اوهوم رلمه .
قشنگ تو سورت هواجین دمق شدن رو دیدم.ولی انقدر که هواجین به کوک می چسبه می ترسم کوک به لغزه.هیچ چیزی غیر قابل تغیر نیست.
کتاب هرو پیدا کردم و رفتم پیش جین وو تو این مدت اهنگی که می خواییم روش کار کنیم رو پیدا کرده بود جیین وو.
از زبان اویی:ساعت چهار و نیم:
(پارت بعد ۷ تا کامنت۱۵ تا لایک)