پارت «2» دریای خاموش
پارت «2» دریای خاموش
صبح رفتم و خونرو خریدم از توی سایت ها وسایل مورد نیاز خونرو گرفتم همه کارا که تموم شد خونرو چیدم
4ساعت بعد:
لب تابمو برداشتم و رفتم توی سایتی که برای استخدام تهیه کنندگان بود رفتم توی قسمت وبتون ومشخصاتمو نوشتم حالا باید منتظر میموندم تا نتیجه معلوم بشه
گوشیمو برداشتم و به می هو زنگ زدم قرار شد حدود 2 هفته دیگه بیاد یهو دیدم پیامک از طرف شرکتی که درخواست داده بودم اومد
چه زود بررسی کردن
باورم نمیشه تایید شدم
از بچگی این شعل رو دوست داشتم حالا دارم بهش میرسم
صبح:
با آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم یه دوش گرفتم اومدم بیرون
یه کت و شلوار مشکی پوشیدم موهام هم باز گذاشتم
یه تاکسی گرفتم رفتم سمت شرکت وبتون
وارد که شدم برگام ریخت واقعا بزرگ بود بعد 20 مین نوبت من با سه نفر دیگه بود که برای مصاحبه بریم تو رو به رومون پنج نفر نشسته بودن وسطی از همه جوون تر بو خیلی کراش بود رو میزش نوشته بود ریئس
سردبیر : هدفتون از تهیه کننده وبتون شدن چیه
هه جین : میخوام همون حسی که من موقع خوندن وبتون ها دارم بقیه هم بتونن داشته باشن و در همون حد بتونن لذت ببرن
سوالای دیگه هم پرسیدن بعد گفتن بهتون خبر میدیم
برگشتم خونه
هه جین : اوفففف پسره خیلی رو مخمه خیلی کراش بود
بلند شدم یه چیزی واسه شام درست کردم و خوردم
یه 2 ساعتی بود داشتم تلویزیون نگاه میکردم گوشیم زنگ خورد شماره ناشناس بود
جواب دادم
صبح رفتم و خونرو خریدم از توی سایت ها وسایل مورد نیاز خونرو گرفتم همه کارا که تموم شد خونرو چیدم
4ساعت بعد:
لب تابمو برداشتم و رفتم توی سایتی که برای استخدام تهیه کنندگان بود رفتم توی قسمت وبتون ومشخصاتمو نوشتم حالا باید منتظر میموندم تا نتیجه معلوم بشه
گوشیمو برداشتم و به می هو زنگ زدم قرار شد حدود 2 هفته دیگه بیاد یهو دیدم پیامک از طرف شرکتی که درخواست داده بودم اومد
چه زود بررسی کردن
باورم نمیشه تایید شدم
از بچگی این شعل رو دوست داشتم حالا دارم بهش میرسم
صبح:
با آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم یه دوش گرفتم اومدم بیرون
یه کت و شلوار مشکی پوشیدم موهام هم باز گذاشتم
یه تاکسی گرفتم رفتم سمت شرکت وبتون
وارد که شدم برگام ریخت واقعا بزرگ بود بعد 20 مین نوبت من با سه نفر دیگه بود که برای مصاحبه بریم تو رو به رومون پنج نفر نشسته بودن وسطی از همه جوون تر بو خیلی کراش بود رو میزش نوشته بود ریئس
سردبیر : هدفتون از تهیه کننده وبتون شدن چیه
هه جین : میخوام همون حسی که من موقع خوندن وبتون ها دارم بقیه هم بتونن داشته باشن و در همون حد بتونن لذت ببرن
سوالای دیگه هم پرسیدن بعد گفتن بهتون خبر میدیم
برگشتم خونه
هه جین : اوفففف پسره خیلی رو مخمه خیلی کراش بود
بلند شدم یه چیزی واسه شام درست کردم و خوردم
یه 2 ساعتی بود داشتم تلویزیون نگاه میکردم گوشیم زنگ خورد شماره ناشناس بود
جواب دادم
۱۳.۵k
۰۳ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.