اعضا متفرق شدن هرکی رفت تو اتاق خودش تهیونگ اتاقش با ات ی
اعضا متفرق شدن هرکی رفت تو اتاق خودش تهیونگ اتاقش با ات یکی بود
تهیونگ رفت داخل اتاق که ات بهش گفت
ات:مرسی تو اگه نبودی من حتما تا الان خو.دک.ش.ی کرده بودم
تهیونگ:این حرف رو نزن تو باید زنده بمونی حتی اگه همه ما بمیریم
ات: نگو ادم دلش ریش میشه
تهیونگ:باشه دیگه نمیگم توهم از این فکرا نکن
ات:اوکی
ات:تهیونگ راستی منو فردا برای تمرین بیدار کن
تهیونگ:نه بخواب بزار حات کامل خوب بشه
ات:نه اگه تمرین نکنم توی اجرا گند میزنم
تهیونگ :باشه حالا بخواب
ویو فردا صبح
تهیونگ:رفتم پایین اعضا بیدار بودن
جیهوپ:برو اون ه.ر.ز.ه رو بیدار کن
تهیونگ:خفه شو ه. ر. ز. ه ات نیست اون دوست دخترته که هر شب زیر. خوابته
جیهوپ:عه نکنه عاشق ات شدی چیه
نامجون:(نزاشت تهیونگ حرف بزنه) بس کنید
تهیونگ:ات رو بیدار نمیکنم بزارید بخوابه حالش یکم خوب بشه
یونگی:بریم دیگه دیر میشه
ویو بعد تمرین
ات از خواب بیدار شد
تهیونگ :بیدارشدی
ات:چرا از خواب بیدارم نکردی ها
تهیونگ:گفتم که باید حالت خوب شه
ات:خیلی عذابم میدی
تهیونگ:ببخشید برای تمرین عصر بیا بریم
ات:اوکی
(بقیش برای بعد) 🔪🕸
تهیونگ رفت داخل اتاق که ات بهش گفت
ات:مرسی تو اگه نبودی من حتما تا الان خو.دک.ش.ی کرده بودم
تهیونگ:این حرف رو نزن تو باید زنده بمونی حتی اگه همه ما بمیریم
ات: نگو ادم دلش ریش میشه
تهیونگ:باشه دیگه نمیگم توهم از این فکرا نکن
ات:اوکی
ات:تهیونگ راستی منو فردا برای تمرین بیدار کن
تهیونگ:نه بخواب بزار حات کامل خوب بشه
ات:نه اگه تمرین نکنم توی اجرا گند میزنم
تهیونگ :باشه حالا بخواب
ویو فردا صبح
تهیونگ:رفتم پایین اعضا بیدار بودن
جیهوپ:برو اون ه.ر.ز.ه رو بیدار کن
تهیونگ:خفه شو ه. ر. ز. ه ات نیست اون دوست دخترته که هر شب زیر. خوابته
جیهوپ:عه نکنه عاشق ات شدی چیه
نامجون:(نزاشت تهیونگ حرف بزنه) بس کنید
تهیونگ:ات رو بیدار نمیکنم بزارید بخوابه حالش یکم خوب بشه
یونگی:بریم دیگه دیر میشه
ویو بعد تمرین
ات از خواب بیدار شد
تهیونگ :بیدارشدی
ات:چرا از خواب بیدارم نکردی ها
تهیونگ:گفتم که باید حالت خوب شه
ات:خیلی عذابم میدی
تهیونگ:ببخشید برای تمرین عصر بیا بریم
ات:اوکی
(بقیش برای بعد) 🔪🕸
۲.۷k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.