(حقیقت)Part.8
ته*ویو
صبح زود شده از خواب بیدار شدم.
میخوام اسبم رو چیکو رو ببرم اون دشتی که همیشه میرم و به عمارتمون نزدیک هست.
مت او محله ای از سئول هستیم که فقط برای خان زاده هاست و عمارت داره.
اینجا یه سبک کلاسیک باحالی داره.
ا.ت*ویو
از خواب بیدار شدم و صبحانه خوردم،خیلی خوشحالم چون با اسب سیاهم جکی میرم.
اون دشتی که همیشه میرم و به عمارتمون نزدیکه.
این یه محله ای هست که بری خان زاده ها هست و سبک کلاسیک داره و اگر کسی داخل شهر سوار اسب باشه کسی تعجب نمیکنه البته بگم که این انگلیس نیست فقط پر عمارته
داشتم جکی رو از استبل برمیداشتم داخل استبل بودم که یهو.
هیوک اومد یعنی پسرعموم
هیوک:ا.ت باز جکی رو برداشتی میخوای بری دشت
ا.ت:اره داداش هیوک
هیوک:باشه برو ا.ت
ا.ت:داداش لطفا نه به زن عمو و هم به میون نگو یه هیچکس
هیوک:این چه حرفیه ا.ت خب معلوم که نمیگم یه هیچکس سریع برو کا کسی خبر دار نشده
اسبم رو یواشکی داشتم میبردم بیرون که نگهبان ها گفتن
نگهبان های جلوی عمارت:ا.ت خانم میدونید که ارباب(پدربزرگ ا.ت)اجازه نمیدن
همون لحظه دهنش و بستم و تو دستش پول گذاشتم و گفت
نگهبان:بفرمایید بری ولی لطفا مراقب باشید مگر نه من و پدرتون میکشه
ا.ت:تو نگران نباش فقط دهنتو و ببتد
سوار اسبم شدم و رفتم
صبح زود شده از خواب بیدار شدم.
میخوام اسبم رو چیکو رو ببرم اون دشتی که همیشه میرم و به عمارتمون نزدیک هست.
مت او محله ای از سئول هستیم که فقط برای خان زاده هاست و عمارت داره.
اینجا یه سبک کلاسیک باحالی داره.
ا.ت*ویو
از خواب بیدار شدم و صبحانه خوردم،خیلی خوشحالم چون با اسب سیاهم جکی میرم.
اون دشتی که همیشه میرم و به عمارتمون نزدیکه.
این یه محله ای هست که بری خان زاده ها هست و سبک کلاسیک داره و اگر کسی داخل شهر سوار اسب باشه کسی تعجب نمیکنه البته بگم که این انگلیس نیست فقط پر عمارته
داشتم جکی رو از استبل برمیداشتم داخل استبل بودم که یهو.
هیوک اومد یعنی پسرعموم
هیوک:ا.ت باز جکی رو برداشتی میخوای بری دشت
ا.ت:اره داداش هیوک
هیوک:باشه برو ا.ت
ا.ت:داداش لطفا نه به زن عمو و هم به میون نگو یه هیچکس
هیوک:این چه حرفیه ا.ت خب معلوم که نمیگم یه هیچکس سریع برو کا کسی خبر دار نشده
اسبم رو یواشکی داشتم میبردم بیرون که نگهبان ها گفتن
نگهبان های جلوی عمارت:ا.ت خانم میدونید که ارباب(پدربزرگ ا.ت)اجازه نمیدن
همون لحظه دهنش و بستم و تو دستش پول گذاشتم و گفت
نگهبان:بفرمایید بری ولی لطفا مراقب باشید مگر نه من و پدرتون میکشه
ا.ت:تو نگران نباش فقط دهنتو و ببتد
سوار اسبم شدم و رفتم
۴.۵k
۱۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.