سیاه سفید قلبم

شیطونشونم و البته موتور سوارشون کیانا موتور سواری میکنه اما نه مثل من حرفه ای اون تنها علاقش گیتاره اما من علاقه ی واقعیم موتور سواریه بعداز چند دقیقه پیشه کیانا خوابم برد متعجبم که این مزاحمه امشب زنگ نزد
_____________
وقتی بیدار شدم دیدم کیانا هنوز خوابیده ساعتو نگاه انداختم که دیدم ساعت ده و نیمه اوه اوه اسپریه مائده رو یادم رفت.  سریع مثل جت پریدم بیرو که دیدم سیاوش متعجب به من نگاه میکنه بدونه توجه به سرو وضعم وارده اتاق مائده شدم دیدم اسپریش رو زدم نفسم فوت کردم و گفتم
_ترسیدم نزده باشی افرین که زدی
بدنه توجه به حرفم گفت
=از کیانا معذرت خواهی کردی
_اره بابا
چیزی به مائده چیزی نگفتم چون شاید راضی نباشه بعدشم مائده خودش دغدغه داره بعد از صبحانه سپیده رفت کیانا رو صدا کرد و برای یکلحظه پروندن اون یارو از سره کیانا رفتیم دریا تا از دریا لذت ببریم و که کیانا گیتارشو بر داشت و به سمت دریا ما شش نفر حرکت کردیم وشب هم بیایم همینجا وقتی رسیدیم روی ساحله دریا نشستیم و هرکی تو فکر بود اما من تو فکر سیاوش بودم درسته باهاش کل کل میکنم اما یه حسی بهش دارم
_کیانا با گیتارت برامون میخونی
کوروش: مگه بلده بخونی
=اره که بلدم
و شروع کرد به خوندن و زدن
مثل تمومه عالم حاله منم خرابه خرابه /مثله تمومه عالم وقته منم تو خوابه تو خوابه /مثله تمومه عالم حاله منم خرابه خرابه
مائده: چرا غمگین میخونی شاد بخون بابا
کیانا  : باشه
کیانا: چش چش دو ابرو /صورتش گیلاسه ما ایم ولی گردو /هندونه نگفتم ریا نشه /یه اذر مایی ک. ر. م. و/یا یه مردایی ح. ی. و. ن/
مائده: گفتم شاد نگفتم دیگه امیر تتلو بخونی که
همه زدن زیره خنده که گوشیه مائده زنگ خورد.