p.⁷
p.⁷
_چرا غذا نمی خوری؟
*حالم خوب نی
_چیزی شده؟
*نه فقط..
_پس دلیلی واس غذا نخوردن نداری بخور
*خوب راسش دارم ب خانوادم فک می کنم
_مگه نگفتی خوشحال شدی وقتی بابات ب من باختت
*چرا ولی خوب مامانم...
_مامانت؟ هروقت خواستی می تونی ببینیشون
*جیمین
_هوف جانم؟
*چرا حس بدی دارم؟
_ینی چ؟
*خوب اینجا راسش ی وایب بدی بم میده
_خونه ی مافیا وایب بدی واست داره؟
*چ.. چی؟ م... مافیااااااا؟
_هوم بابات بت نگف؟
*نن.. نه تو واقعا مافیایی؟
_اره چاگیا چیشد؟
*هیچی
ویو جیمین:
وقتی بش گفتم مافیام تعجب کرد فک کردم باباش بش گفته خیلی جا خورد و یکم ازم فاصله گرفت من رفت نزدیکشو بغلش کردم
ویو ت/ا:
وقتی گف مافیام پشمانم ریخت باورم نمیشد جییییغ همیشه دوس داشتم بافیا باشم تا خرپول شم الانم ک عشقم مافیاس خر شانیم منن( نکبت حالا ب رومون نیاار) ولی نباید طوری خودمو نشون میدادم ک انگار خیلی خوشحالم پس ازش فاصله گرفتم اما اون اومد نزدیکمو بغلم کرد بغلش واسم ارامش خالص بووود
مکالمشون
_چرا ازم فاصله گرفتی چاگیا؟
*هیچی
_نترس من مافیام ولیکاری باهات ندارم اصن مگ دیوونم به زندگیم اسیبی برسونم
*اها
_پس نگران هیچی نباش عشقم باشه؟
*باشه
_ولی این باشه... هوف ولش
ویو جیمین:
داشتم باهاش حرف می زدم یهو بغلم کرد
بنده پشم تازه به دس اومده از گوسفند هستم
الان ت.ا منو بغل کرد؟
( گایز من گاهی ت/ا رو گاهی ت.ا نشون میدم)
باورم نمیشدد
_چرا غذا نمی خوری؟
*حالم خوب نی
_چیزی شده؟
*نه فقط..
_پس دلیلی واس غذا نخوردن نداری بخور
*خوب راسش دارم ب خانوادم فک می کنم
_مگه نگفتی خوشحال شدی وقتی بابات ب من باختت
*چرا ولی خوب مامانم...
_مامانت؟ هروقت خواستی می تونی ببینیشون
*جیمین
_هوف جانم؟
*چرا حس بدی دارم؟
_ینی چ؟
*خوب اینجا راسش ی وایب بدی بم میده
_خونه ی مافیا وایب بدی واست داره؟
*چ.. چی؟ م... مافیااااااا؟
_هوم بابات بت نگف؟
*نن.. نه تو واقعا مافیایی؟
_اره چاگیا چیشد؟
*هیچی
ویو جیمین:
وقتی بش گفتم مافیام تعجب کرد فک کردم باباش بش گفته خیلی جا خورد و یکم ازم فاصله گرفت من رفت نزدیکشو بغلش کردم
ویو ت/ا:
وقتی گف مافیام پشمانم ریخت باورم نمیشد جییییغ همیشه دوس داشتم بافیا باشم تا خرپول شم الانم ک عشقم مافیاس خر شانیم منن( نکبت حالا ب رومون نیاار) ولی نباید طوری خودمو نشون میدادم ک انگار خیلی خوشحالم پس ازش فاصله گرفتم اما اون اومد نزدیکمو بغلم کرد بغلش واسم ارامش خالص بووود
مکالمشون
_چرا ازم فاصله گرفتی چاگیا؟
*هیچی
_نترس من مافیام ولیکاری باهات ندارم اصن مگ دیوونم به زندگیم اسیبی برسونم
*اها
_پس نگران هیچی نباش عشقم باشه؟
*باشه
_ولی این باشه... هوف ولش
ویو جیمین:
داشتم باهاش حرف می زدم یهو بغلم کرد
بنده پشم تازه به دس اومده از گوسفند هستم
الان ت.ا منو بغل کرد؟
( گایز من گاهی ت/ا رو گاهی ت.ا نشون میدم)
باورم نمیشدد
۳.۷k
۱۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.