دانشگاه بی قانون
⛓️🤍 دانشگاه بی قانون 🤍⛓️
⛓️🤍پارت ۸۰🤍⛓️
⛓️🤍ویو یوری🤍⛓️
داخل دانشگاه شدیم رفتیم تو کلاس که دیدم کوک بجای اینکه بیاد رو نیمکت خودمون بشینه رفت پیش ی دختری که بغلش خالی بود نشست چی این چشه منم با تعجب رفتم رو نیمکت خودم نشستم که ی پسره اومد کنارم نشست فیلیکس بود اخم کرده داشتم نگاش میکردم که بغلم کرد چیییییی این دیگه چشهههه وات د فاز دیدم از اینور جونگ کوک با عصبانیت داشت نگام میکرد آب دهنم رو قورت دادم بزور از فیلیکس فاصله گرفتم گفتم یوری: حوششششَ چته فیلیکس: دلم برات تنگ شده بود جیگر یوری: گگگگگگگ فیلیکس:😂😂 بینیت قرمز شده خجالت زده بینیم رو گرفتم کوک انقدر عصبی بود که دستاشو مشت کرده بود ولی خوب خودمم هم خوشم میومد حرصش در میاد هم حسودیم میشد که اون دختره ی.... داشت برای کوک ناز میکرد اَه اَه اَه چندش بیام .... اصلا ولش خوده کوک از این کاری که کرده پشیمون میشه معلم اومد داشت درس میداد ولی من تمام حواسم به دختری بود که بغل کوک نشسته بود واییییییییییی خوداااااااا میخوام برم اون دختره رو جرررررررر بدم همینجوری داشتم حرص میخوام از اون ور کوک داشت سر فیلیکس که دستشو انداخته بود روشونم و منم باهاش لجبازی میکرد و قور میزدم اونم یجوری نگام میکرد آدم معذب میشد
⛓️🖤ویو کوک🖤⛓️
من نمیفهمم من میخواستم یوری رو اذیت کنم یا خودم دارم اذیت میشم اون فیلیکس .... جوری داشت نگاش میکرد که میخواستم چشاشو دربیارم هووووفففف دارم فشار میخورم زنگ تفریح خورد و من داشتم میرفتم بیرون که دیدم فیلیکس دست کوچولو رو گرفته وات د فاز دست کوچولوی منو گرفته دیگه داشتم دیوونه میشدم سریع رفتم دنبالشون و....ادامه دارد حمایت فراموش نشه 😶🌫️⛓️
⛓️🤍پارت ۸۰🤍⛓️
⛓️🤍ویو یوری🤍⛓️
داخل دانشگاه شدیم رفتیم تو کلاس که دیدم کوک بجای اینکه بیاد رو نیمکت خودمون بشینه رفت پیش ی دختری که بغلش خالی بود نشست چی این چشه منم با تعجب رفتم رو نیمکت خودم نشستم که ی پسره اومد کنارم نشست فیلیکس بود اخم کرده داشتم نگاش میکردم که بغلم کرد چیییییی این دیگه چشهههه وات د فاز دیدم از اینور جونگ کوک با عصبانیت داشت نگام میکرد آب دهنم رو قورت دادم بزور از فیلیکس فاصله گرفتم گفتم یوری: حوششششَ چته فیلیکس: دلم برات تنگ شده بود جیگر یوری: گگگگگگگ فیلیکس:😂😂 بینیت قرمز شده خجالت زده بینیم رو گرفتم کوک انقدر عصبی بود که دستاشو مشت کرده بود ولی خوب خودمم هم خوشم میومد حرصش در میاد هم حسودیم میشد که اون دختره ی.... داشت برای کوک ناز میکرد اَه اَه اَه چندش بیام .... اصلا ولش خوده کوک از این کاری که کرده پشیمون میشه معلم اومد داشت درس میداد ولی من تمام حواسم به دختری بود که بغل کوک نشسته بود واییییییییییی خوداااااااا میخوام برم اون دختره رو جرررررررر بدم همینجوری داشتم حرص میخوام از اون ور کوک داشت سر فیلیکس که دستشو انداخته بود روشونم و منم باهاش لجبازی میکرد و قور میزدم اونم یجوری نگام میکرد آدم معذب میشد
⛓️🖤ویو کوک🖤⛓️
من نمیفهمم من میخواستم یوری رو اذیت کنم یا خودم دارم اذیت میشم اون فیلیکس .... جوری داشت نگاش میکرد که میخواستم چشاشو دربیارم هووووفففف دارم فشار میخورم زنگ تفریح خورد و من داشتم میرفتم بیرون که دیدم فیلیکس دست کوچولو رو گرفته وات د فاز دست کوچولوی منو گرفته دیگه داشتم دیوونه میشدم سریع رفتم دنبالشون و....ادامه دارد حمایت فراموش نشه 😶🌫️⛓️
۱۸.۳k
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.