پارت 10 روزی که با تو آشنا شد
پارت 10 روزی که با تو آشنا شد
ویو ا/ت
رفتم پایین دیدم خانواده ی هان امدن و
اون پسرش جی هو وقتی 7 سالم بود بهم درخواست ازدواج داد منم رد کردم اون موقعه ها بچه بودیم هیچی حالیمون نبود
ویو جی هو
میخواستیم بریم خونه ی ا/تشون که از ا/ت خواستگاری کنم
( علامت پدر جی هو. پدرج)
( علامت مادر جی هو. مادرج)
( علامت جی هو &)
_ سلام ( به احترام خم شد )
پدرج. سلام دخترم
مادرج. سلام عزیزم
& سلام ا/ت خوبی
_ سلام مرسی تو خوبی
& اره مرسی
پ ت. بشینین
{ همه نشستن}
پدرج. زیاد کشش نمیدم میام سر اصل مطلب
پ ت. چیزی شده
مادرج. نه برای امر خیر امدیم
_ چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پدرج. امدیم ا/ت رو برای جی هو خواستگاری کنیم
پ ت. من خیلی تعجب کردم
مادرج. دخترم نظرت چیه
_ من .... نمیدونم واقعا تعجب کردم
پدرج. پسرم تو هیچی نمیگی
& خوب چی بگم همه ی حرفا رو باید ا/ت بزنه
ویو ا/ت
رفتم پایین دیدم خانواده ی هان امدن و
اون پسرش جی هو وقتی 7 سالم بود بهم درخواست ازدواج داد منم رد کردم اون موقعه ها بچه بودیم هیچی حالیمون نبود
ویو جی هو
میخواستیم بریم خونه ی ا/تشون که از ا/ت خواستگاری کنم
( علامت پدر جی هو. پدرج)
( علامت مادر جی هو. مادرج)
( علامت جی هو &)
_ سلام ( به احترام خم شد )
پدرج. سلام دخترم
مادرج. سلام عزیزم
& سلام ا/ت خوبی
_ سلام مرسی تو خوبی
& اره مرسی
پ ت. بشینین
{ همه نشستن}
پدرج. زیاد کشش نمیدم میام سر اصل مطلب
پ ت. چیزی شده
مادرج. نه برای امر خیر امدیم
_ چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پدرج. امدیم ا/ت رو برای جی هو خواستگاری کنیم
پ ت. من خیلی تعجب کردم
مادرج. دخترم نظرت چیه
_ من .... نمیدونم واقعا تعجب کردم
پدرج. پسرم تو هیچی نمیگی
& خوب چی بگم همه ی حرفا رو باید ا/ت بزنه
۳.۲k
۰۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.