توضیحات+ part 1
کاپل ها : ا.ت هوسوک ، یونمین ، ویکوک ، نامجین ، جنلیسا ، هیونلیکس
لیسا مانوبان ، کیم ا.ت ، جئون جونگکوک ، کیم سوکجین با هم دوستن و برونگرا ، کیوت مهربونن (قرار نیست توی این فصل هیونلیکس پیداشون بشه)
کیم جنی ، جانگ هوسوک ، کیم تهیونگ ، کیم نامجون ، مین یونگی ، پارک جیمین این اکیپ کلا سرد رفتار میکنن با هر کسی گرم نمیگیرن درونگرا و عاشق ماه و کلبه های چوبی
(جیمین و یونگی دوست پسرای همن)
ا.ت: 18 سال
کوک: 19 سال
لیسا: 18 سال
جین: 21 سال
جنی: 20 ساله
هوسوک: 24 سال
نامجون: 24 سال
تهیونگ: 23 سال
یونگی: 25 سال
جیمین:23 سال
ژانر فصل 1: دانشگاهی ، مرموز ، هیجانی ، اسماتش رو واقعا نمیدونم ، کار آموز کیپاپ (کوک) ، سد اند
(ادمین برای فصل یک کرم ریزی های زیادی در پیش داره حیحیحییی هممون قراره خون گریه کنیم)
ژانر فصل 2: مرموز ، ... ، ... ، ... ، هپی اند
Part 1
Y/n: ا.ت
Pov: موقعیت ، یا همون ویو خودمون
Y/n pov:
زنگ ادبیات تموم شده بود ، کوک ، من ، لیسا ، جین پشت مدرسه نشسته بودیم و به هم نگاه میکردیم این چند وقت همه چی داغون شده بود خبر رسیده بود که یونا خودکشی کرده بود و همه حالمون بد بود
_چیکار کنیم یکم حالمون عوض شه واقعا بعد اون خبر حالمون از بد هم بد تر شد
کوک گفت و منتظر ری اکشن ما بود
_اره واقعا باید یه کاری کنیم من دارم خسته میشم خیلی وقته کرم نریختیم
لیسا گفت و جین بهش خندید
_میگم امروز وقتی داشتم میرفتم که به مدیر پرونده ی دانشجو هارو نشون بدم از توی اتاقش شنیدم که داشت درمورد به چیزایی حرف میزد...دانشجوی جدیدی قرارع داشته باشیم اونم نه یکی! شیش نفر!
جین گفت و هممون با بهت به جین نگاه کردیم چطوری شیش نفر! من به بار گفتم بزارین دختر خالم رو ثبت نام کنم نزاشتن گفتن جا نداریم حالا شیشششششش نفرررررر؟
_شیشش نفررر؟ مگه نگفتن جا نداریم؟
کوک گفت و منم سریع سر تکون دادم لیسا هم هی به ما زل زده بود
_واقعا نمیدونم!
جین غرید و لیسا هم دستشو روی صورتش کشید
_ف.فقط بیاین بریم سر کلاس!
گفتم و هممون سمت کلاس رفتیم جمعیت زیادی رو به دفتر مدیر بودن چه خبر بود؟ بدون توجه به بقیه وارد کلاس خودمون شدیم اره این زنگ بد ترین زنگ ممکن میتونست بشه چون امتحان ریاضی داریم و من دیروز رفتم خونه خالم خودم نخاستم برم همش تقصیر مادر پدرم بود حالا چه گوهی بخورم؟
همه بچه ها یکی یکی اومدن توی کلاس ، امروز همه داشتن عجیب رفتار میکردن کل کلاس داشتن پچ پچ میکردن چه اتفاقی افتاده بود که ما ازش خبر نداشتیم؟
استاد وارد کلاس شد و همه تعظیمی کردیم و سر جامون نشستیم
_امروز شیش نفر قراره بهمون ملحق بشن لطفا بیاین داخل و خودتونو معرفی کنین
شیش نفر پنج تا پسر یه دختر وارد کلاس شدن ، همه جیغ میکشیدن و معلم اعصبانی بود من مراقب کلاس بودم پس
با صدای بلندی به میز کوبیدم و داد زدم
_اگه همین الان تمومش نکنین براتون بد تموم میشه!
همه ساکت شدن و معلم تشکری کرد سرشو تکون داد تا اونا خودشونو معرفی کنن
_کیم تهیونگ هستم ملقب به ویکتور 23 سالمه
_کیم نامجون هستم ملقب به ار ام 24 سالمه
_مین یونگی هستم ملقب به شوگا 25 سالمه
_پارک جیمین هستم ملقب به...خوب موچی 23 سالمه
_کیم جنی هستم ملقب به ماه 20 سالمه (اینجا لقب جنی ماه عه)
_جانگ هوسوک هستم ملقب به جیهوپ 24 سالمه
و تعظیمی کردن بعد اینکه ما هم خودمون رو معرفی کردیم استاد اعلام کرد که این جلسه امتحان کنسله این خیلی خوب بود
...................
خب خب خب نظرتون ، نظرتونه ادامه بدم؟؟
لیسا مانوبان ، کیم ا.ت ، جئون جونگکوک ، کیم سوکجین با هم دوستن و برونگرا ، کیوت مهربونن (قرار نیست توی این فصل هیونلیکس پیداشون بشه)
کیم جنی ، جانگ هوسوک ، کیم تهیونگ ، کیم نامجون ، مین یونگی ، پارک جیمین این اکیپ کلا سرد رفتار میکنن با هر کسی گرم نمیگیرن درونگرا و عاشق ماه و کلبه های چوبی
(جیمین و یونگی دوست پسرای همن)
ا.ت: 18 سال
کوک: 19 سال
لیسا: 18 سال
جین: 21 سال
جنی: 20 ساله
هوسوک: 24 سال
نامجون: 24 سال
تهیونگ: 23 سال
یونگی: 25 سال
جیمین:23 سال
ژانر فصل 1: دانشگاهی ، مرموز ، هیجانی ، اسماتش رو واقعا نمیدونم ، کار آموز کیپاپ (کوک) ، سد اند
(ادمین برای فصل یک کرم ریزی های زیادی در پیش داره حیحیحییی هممون قراره خون گریه کنیم)
ژانر فصل 2: مرموز ، ... ، ... ، ... ، هپی اند
Part 1
Y/n: ا.ت
Pov: موقعیت ، یا همون ویو خودمون
Y/n pov:
زنگ ادبیات تموم شده بود ، کوک ، من ، لیسا ، جین پشت مدرسه نشسته بودیم و به هم نگاه میکردیم این چند وقت همه چی داغون شده بود خبر رسیده بود که یونا خودکشی کرده بود و همه حالمون بد بود
_چیکار کنیم یکم حالمون عوض شه واقعا بعد اون خبر حالمون از بد هم بد تر شد
کوک گفت و منتظر ری اکشن ما بود
_اره واقعا باید یه کاری کنیم من دارم خسته میشم خیلی وقته کرم نریختیم
لیسا گفت و جین بهش خندید
_میگم امروز وقتی داشتم میرفتم که به مدیر پرونده ی دانشجو هارو نشون بدم از توی اتاقش شنیدم که داشت درمورد به چیزایی حرف میزد...دانشجوی جدیدی قرارع داشته باشیم اونم نه یکی! شیش نفر!
جین گفت و هممون با بهت به جین نگاه کردیم چطوری شیش نفر! من به بار گفتم بزارین دختر خالم رو ثبت نام کنم نزاشتن گفتن جا نداریم حالا شیشششششش نفرررررر؟
_شیشش نفررر؟ مگه نگفتن جا نداریم؟
کوک گفت و منم سریع سر تکون دادم لیسا هم هی به ما زل زده بود
_واقعا نمیدونم!
جین غرید و لیسا هم دستشو روی صورتش کشید
_ف.فقط بیاین بریم سر کلاس!
گفتم و هممون سمت کلاس رفتیم جمعیت زیادی رو به دفتر مدیر بودن چه خبر بود؟ بدون توجه به بقیه وارد کلاس خودمون شدیم اره این زنگ بد ترین زنگ ممکن میتونست بشه چون امتحان ریاضی داریم و من دیروز رفتم خونه خالم خودم نخاستم برم همش تقصیر مادر پدرم بود حالا چه گوهی بخورم؟
همه بچه ها یکی یکی اومدن توی کلاس ، امروز همه داشتن عجیب رفتار میکردن کل کلاس داشتن پچ پچ میکردن چه اتفاقی افتاده بود که ما ازش خبر نداشتیم؟
استاد وارد کلاس شد و همه تعظیمی کردیم و سر جامون نشستیم
_امروز شیش نفر قراره بهمون ملحق بشن لطفا بیاین داخل و خودتونو معرفی کنین
شیش نفر پنج تا پسر یه دختر وارد کلاس شدن ، همه جیغ میکشیدن و معلم اعصبانی بود من مراقب کلاس بودم پس
با صدای بلندی به میز کوبیدم و داد زدم
_اگه همین الان تمومش نکنین براتون بد تموم میشه!
همه ساکت شدن و معلم تشکری کرد سرشو تکون داد تا اونا خودشونو معرفی کنن
_کیم تهیونگ هستم ملقب به ویکتور 23 سالمه
_کیم نامجون هستم ملقب به ار ام 24 سالمه
_مین یونگی هستم ملقب به شوگا 25 سالمه
_پارک جیمین هستم ملقب به...خوب موچی 23 سالمه
_کیم جنی هستم ملقب به ماه 20 سالمه (اینجا لقب جنی ماه عه)
_جانگ هوسوک هستم ملقب به جیهوپ 24 سالمه
و تعظیمی کردن بعد اینکه ما هم خودمون رو معرفی کردیم استاد اعلام کرد که این جلسه امتحان کنسله این خیلی خوب بود
...................
خب خب خب نظرتون ، نظرتونه ادامه بدم؟؟
۱۰.۹k
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.