پاسخ به شبهه
#پاسخ_به_شبهه
در پاسخ به شبهه ای که مطرح شده مطالب زیر بیان می شود:
عبارت « انکحتک و زوجتک نفسی الی صداق المعلوم» مربوط به زمانی است که خود عروس بدون وکالت عاقد( آخوند یا غیر آخوند) می خواهد عقد را بخواند. معمولا مرسوم است که عاقد با کسب اجازه از عروس و داماد وکیل شده تا موکله خود(عروس) را به عقد موکل (داماد)در آورد و لذا وقتی آخوند و عاقد از طرف عروس عقد را جاری می سازد به این صورت است که می گوید: «زوجتُ موکلتی لموکّلی علی الصداق المعلوم.» یعنی «من موکله خود(یعنی عروس) را به عقد موکل خود(یعنی داماد) در آوردم به مهریه مشخص و معین»
صداق هم لزوماً نباید پول یا مال یاشد و می تواند اصلا مادی نباشد مثلا تعلیم یک سوره قرآن ، عقد صحیح است. صداق نشانه صداقت مرد در خواستگاری و اظهار عشق به زن است نه قیمت زن یا بهای لذتی که به مرد می دهد.
درباره واژه نکاح هم باید بگوییم در کتب لغت برای نکاح دو معنا بیان شده که یکی جماع و آمیزش است و دیگری پیوند زناشویی و عقد و نویسنده مذکور بدون تذکر این مسئله، این گونه جلوه داده که واژه نکاح در زبان عربی صرفا به معنای جماع بکار می رود!
اگر در لغت نامه دهخدا آمده که معنای نکاح جماع کردن است در همین لغت نامه به معنای عقدزناشویی نیز تصریح شده است. ولی نویسنده مذکور به آنها اشاره نکرده است. در لغت نامه دهخدا ذیل واژه نکاح معانی زیر نیز نقل شده است:
عقد زناشویی بستن، شوی کردن، عقدی که به موجب آن علاقه زناشویی بین زن و مرد ایجاد شود.(2)
همچنین در کتاب«التوقیف علی مهمات التعاریف» که نویسنده مذکور از وی استفاده نموده درباره معنای نکاح آمده که:
«راغب اصفهانی معتقد است که اصل نِکَاح برای پیمان بستن و عقد است. سپس به صورت کنایه به معنای جماع استعمال شده و محال است که ابتدا به معنای جماع بوده باشد و سپس برای عقد بکار رفته باشد. زیرا اسم هائی که به معنای جماع است به خاطر قباحت ذکر و یاد آن امر تماما بطور کنایه است مثل زشتی معنای «تعاطیه» و محال است اسمی را که زشت می شمارند برای اسمی که نیکویش می دانند إستعمال کنند.»
چنانکه ملاحظه می کنید در کتاب « التوقیف علی مهمات التعاریف» نیز به صرف ذکر معنای « ایلاج ذکر فی الفرج...» اکتفاء نشده، بلکه آمده که معنای دیگر آن عقد زناشویی است و از راغب اصفهانی نیز نقل کرده که در اصل و ابتدا واژه نکاح در خصوص عقد استعمال شده است.
علاوه بر این صیغه عقد ازدواج در اسلام متوقف بر کلمه انکحت نیست. بلکه بجای آن زوجت نیز بکار می رود و تعبیر زوجت به روشنی دلالت بر زوجیت و پیوند و پیمان زناشویی دارد.
در نکاح، زن و مرد لذت می برند و هر کدام نیاز دیگری را برآورده می سازد از این رو قرآن خطاب به مردان و زنان مؤمن بلکه خطاب به همه انسان ها می فرماید:
وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها(1)
و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید،
هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن(2)
زنان لباس(مایه زینت و رفع نیاز و پوشاندن عیوب و کاستی های شما) هستند و شما لباس آنهایید.
بنا بر این نکاح یعنی ازدواج و ایجاد عقد و عهدی که زن و مرد را به هم حلال ساخته و نسبت به هم متعهد می گرداند و با اجرای آن عقد هر کدام نسبت به دیگری حقوق و وظایفی می یابند.
پی نوشت ها:
1. ر.ک: فیومی، احمد بن محمد مقری، المصباح المنیر، قم، دارالرضی، بی تا، ج2، ص 624.
2. جنابعالی می توانید با مراجعه به سایت «واژه یاب» به آدرس « www.vajehyab.com » و تایپ کردن واژه نکاح معنای این واژه را در لغت نامه دهخدا مشاهده کنید.
3. المناوی، محمد عبد الرؤوف، التوقیف علی مهمات التعاریف، قاهره، عالم الکتب، 141
در پاسخ به شبهه ای که مطرح شده مطالب زیر بیان می شود:
عبارت « انکحتک و زوجتک نفسی الی صداق المعلوم» مربوط به زمانی است که خود عروس بدون وکالت عاقد( آخوند یا غیر آخوند) می خواهد عقد را بخواند. معمولا مرسوم است که عاقد با کسب اجازه از عروس و داماد وکیل شده تا موکله خود(عروس) را به عقد موکل (داماد)در آورد و لذا وقتی آخوند و عاقد از طرف عروس عقد را جاری می سازد به این صورت است که می گوید: «زوجتُ موکلتی لموکّلی علی الصداق المعلوم.» یعنی «من موکله خود(یعنی عروس) را به عقد موکل خود(یعنی داماد) در آوردم به مهریه مشخص و معین»
صداق هم لزوماً نباید پول یا مال یاشد و می تواند اصلا مادی نباشد مثلا تعلیم یک سوره قرآن ، عقد صحیح است. صداق نشانه صداقت مرد در خواستگاری و اظهار عشق به زن است نه قیمت زن یا بهای لذتی که به مرد می دهد.
درباره واژه نکاح هم باید بگوییم در کتب لغت برای نکاح دو معنا بیان شده که یکی جماع و آمیزش است و دیگری پیوند زناشویی و عقد و نویسنده مذکور بدون تذکر این مسئله، این گونه جلوه داده که واژه نکاح در زبان عربی صرفا به معنای جماع بکار می رود!
اگر در لغت نامه دهخدا آمده که معنای نکاح جماع کردن است در همین لغت نامه به معنای عقدزناشویی نیز تصریح شده است. ولی نویسنده مذکور به آنها اشاره نکرده است. در لغت نامه دهخدا ذیل واژه نکاح معانی زیر نیز نقل شده است:
عقد زناشویی بستن، شوی کردن، عقدی که به موجب آن علاقه زناشویی بین زن و مرد ایجاد شود.(2)
همچنین در کتاب«التوقیف علی مهمات التعاریف» که نویسنده مذکور از وی استفاده نموده درباره معنای نکاح آمده که:
«راغب اصفهانی معتقد است که اصل نِکَاح برای پیمان بستن و عقد است. سپس به صورت کنایه به معنای جماع استعمال شده و محال است که ابتدا به معنای جماع بوده باشد و سپس برای عقد بکار رفته باشد. زیرا اسم هائی که به معنای جماع است به خاطر قباحت ذکر و یاد آن امر تماما بطور کنایه است مثل زشتی معنای «تعاطیه» و محال است اسمی را که زشت می شمارند برای اسمی که نیکویش می دانند إستعمال کنند.»
چنانکه ملاحظه می کنید در کتاب « التوقیف علی مهمات التعاریف» نیز به صرف ذکر معنای « ایلاج ذکر فی الفرج...» اکتفاء نشده، بلکه آمده که معنای دیگر آن عقد زناشویی است و از راغب اصفهانی نیز نقل کرده که در اصل و ابتدا واژه نکاح در خصوص عقد استعمال شده است.
علاوه بر این صیغه عقد ازدواج در اسلام متوقف بر کلمه انکحت نیست. بلکه بجای آن زوجت نیز بکار می رود و تعبیر زوجت به روشنی دلالت بر زوجیت و پیوند و پیمان زناشویی دارد.
در نکاح، زن و مرد لذت می برند و هر کدام نیاز دیگری را برآورده می سازد از این رو قرآن خطاب به مردان و زنان مؤمن بلکه خطاب به همه انسان ها می فرماید:
وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها(1)
و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید،
هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن(2)
زنان لباس(مایه زینت و رفع نیاز و پوشاندن عیوب و کاستی های شما) هستند و شما لباس آنهایید.
بنا بر این نکاح یعنی ازدواج و ایجاد عقد و عهدی که زن و مرد را به هم حلال ساخته و نسبت به هم متعهد می گرداند و با اجرای آن عقد هر کدام نسبت به دیگری حقوق و وظایفی می یابند.
پی نوشت ها:
1. ر.ک: فیومی، احمد بن محمد مقری، المصباح المنیر، قم، دارالرضی، بی تا، ج2، ص 624.
2. جنابعالی می توانید با مراجعه به سایت «واژه یاب» به آدرس « www.vajehyab.com » و تایپ کردن واژه نکاح معنای این واژه را در لغت نامه دهخدا مشاهده کنید.
3. المناوی، محمد عبد الرؤوف، التوقیف علی مهمات التعاریف، قاهره، عالم الکتب، 141
۵.۲k
۰۹ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.