آیدل جذاب من قسمت دوازدهم:))
آیدل جذاب من قسمت دوازدهم:))
بکهیون یه دفعه به خودش اومد چجوری از در ورودی تا اینجا اومد کوک درو باز کرد همه داخل شدن و کفشاشون و با یه جفت دمپایی عوض کردن
+ من میرم لباسامو عوض کنم
_ وایسا منم باهات بیام بکهیون دست به چیزی نزنی
+ کوکککککک
_ ببخشید
تهیونگ و جونگ کوک رفتن داخل اتاق و تهیونگ درو محکم بست
+ معلومه چرا اینکارو.....
کوک نزاشت حرف ته تموم بشه و شروع کرد بوسیدنش اما ته اون و محکم به عقب هل داد
+ دارم حرف میزنم چرا گوش نمیدی
کوک حیرت زده از کار تهیونگ بالشتی که کنارش بود بر میداره و محکم پرتش میکنه به سمت ته و ته به عقب میوفته سرش درد میگیره
+ هی عوضی میخوای منو بکشییی
_ اونی که نمیبینه تویی نه من
+ اتفاقا توییییی تویییییییییی یه لحظه خفه شو تا برم بکهیون و بندازم بیرون
+ بکهیون ما یه کاری داریم تو برو
& ا... اما
_ گفت برو برو دیگهههههههه
& باشه رفتم
بکهیون درو بست و رفت
_ ببین
+ یه لحظه خفه شو بزار حرف بزنم
کوک آروم شد
_ باشه حرف بزن فقط بیا بشینیم داد نزن و آروم باش
کوک دست ته رو گرفت اما ته کوک و هل داد کوک خیلی عصبی شد
_ چته ها چته وحشی چرا اینجوری میکنی
+ همه چیز تقصیر توئه تقصیر تووووووو.
حس میکنم داری بهم خیانت میکنی حس میکنم یکی بهتر از منه کیه هااااااا؟ بدنش بهتر از منه هااا بگو
کوک تهیونگ زد و هلش داد
_ خفه شو اشغال من بجز تو کس دیگه ای رو دوست ندارم
کوک اونقدر عصبی شد که به ته لگد محکمی زد
اما ته از درد قلبش حتی نمیتونست بگه بسه مگه دوسم نداری
_ خسته شدم بسه دیگه تمومش کن فهمیدی ؟
تهیونگ بدون هیچ حرفی لی لی کنان رفت سمت اتاق و درو محکم بست و.....
راستش دلیل دارم که این پارت و اینجور نوشتم
بکهیون یه دفعه به خودش اومد چجوری از در ورودی تا اینجا اومد کوک درو باز کرد همه داخل شدن و کفشاشون و با یه جفت دمپایی عوض کردن
+ من میرم لباسامو عوض کنم
_ وایسا منم باهات بیام بکهیون دست به چیزی نزنی
+ کوکککککک
_ ببخشید
تهیونگ و جونگ کوک رفتن داخل اتاق و تهیونگ درو محکم بست
+ معلومه چرا اینکارو.....
کوک نزاشت حرف ته تموم بشه و شروع کرد بوسیدنش اما ته اون و محکم به عقب هل داد
+ دارم حرف میزنم چرا گوش نمیدی
کوک حیرت زده از کار تهیونگ بالشتی که کنارش بود بر میداره و محکم پرتش میکنه به سمت ته و ته به عقب میوفته سرش درد میگیره
+ هی عوضی میخوای منو بکشییی
_ اونی که نمیبینه تویی نه من
+ اتفاقا توییییی تویییییییییی یه لحظه خفه شو تا برم بکهیون و بندازم بیرون
+ بکهیون ما یه کاری داریم تو برو
& ا... اما
_ گفت برو برو دیگهههههههه
& باشه رفتم
بکهیون درو بست و رفت
_ ببین
+ یه لحظه خفه شو بزار حرف بزنم
کوک آروم شد
_ باشه حرف بزن فقط بیا بشینیم داد نزن و آروم باش
کوک دست ته رو گرفت اما ته کوک و هل داد کوک خیلی عصبی شد
_ چته ها چته وحشی چرا اینجوری میکنی
+ همه چیز تقصیر توئه تقصیر تووووووو.
حس میکنم داری بهم خیانت میکنی حس میکنم یکی بهتر از منه کیه هااااااا؟ بدنش بهتر از منه هااا بگو
کوک تهیونگ زد و هلش داد
_ خفه شو اشغال من بجز تو کس دیگه ای رو دوست ندارم
کوک اونقدر عصبی شد که به ته لگد محکمی زد
اما ته از درد قلبش حتی نمیتونست بگه بسه مگه دوسم نداری
_ خسته شدم بسه دیگه تمومش کن فهمیدی ؟
تهیونگ بدون هیچ حرفی لی لی کنان رفت سمت اتاق و درو محکم بست و.....
راستش دلیل دارم که این پارت و اینجور نوشتم
۴.۸k
۲۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.