فیک my enemy از هیونلیکس پارت ۲
بلاخره زنگ خورد و کلاس حوصله سر برشون به پایان رسید
#هی فلیکس پاشو بریم مدرسه رو نشونت بدم ( گایز توی دانشگاه هستن ولی برای راحت نوشتن و از روی عادت من مینویسم مدرسه شما دانشگاه در نظر بگیرید🙃) خب داشتیم چیا میگفتیم؟ اها گفتی از کجا اومدی؟
+از استرالیا
#چرااا؟ استرالیا که جای خوبیه پس چرا اومدی کره
+ داستانش طولانیه نمیتونم بگم
# خیلی خب باشه....اون راهرو ی کلاس های اضافه و جبرانی هستش اون پله ها رو که بری بالا طبقه ی اولش سالن ورزشه طبقه ی دومش ناهارخوری و طبقه ی سومش و چهارمش که به دو قسمت تقسیم شده سال بالایی هامون و سال های بالاتر مون قرار دارن
طبقه ی پنجمش کتابخونس حالا این پله رو که بری پایین زمین فوتبال و حیاطه و بعدش ناهار خوری برای سال های بالاتر راهروی سمت چپ هم تمامی کمد ها و لاکراس
+ هوم به نظر میاد مدرسه ی بزرگی باشه
#اره
+ زنگ بعد چی داریم
#نمیدونم...ریاضیه و معلممون عوض شده شنیدم خیلی بداخلاقه و سخت گیر
همینطور که داشتن حرف میزدن زنگ خورد و وارد کلاس شدن
#از اونجایی که صمیمی شدیمم شمارتو بده که بعدا باهم حرف بزنیم
بلافاصله که شماره ی همدیگرو دادن معلم وارد شد
(علامت معلم ریاضی ٫)
٫ سلام بچه ها من معلم جدیدتون کریستوفر بنگچان هستم کتاباتونو باز کنید از اخرین صفحه ای که درس دادن
بعد یک صفحه ی کامل درس دادن رفت سر گفتن قوانین
/قوانین اینه که سر کلاس من خوراکی ممنوعه
صحبت با بقل دستی یا هرکی ممنوعه
استفاده از گوشی ممنوعه
خوابیدن سر کلاسم ممنوعه
تکلیف ننویسید باید به عنوان مجازات ۹۰ سوال حل کنید
میریم برای حضور غیاب
٫نیکی؟
نیکی: حاظر
/هیونجین؟
هیونجین بدون هیچ حرفی دستشو بالا برد
/جیسونگ؟
هان:حاظر
٫سونگمین
.
.
٫گفتم سونگمین
.
.
٫کیم سونگمیننننن
نیکی که کنار سونگمین نشسته بود محکم زد بهش و از خواب بیدارش کرد
سونگمین:اه باز یه رو مخ دیگه...... حاظر
........................................
کلاس تموم شده بود و همه ی بچه ها داشتن به سمت سالن ورزش میرفتن
فلیکس لباس ورزشیشو پوشید و به سمت سالن حرکت کرد
معلم : سلام بچه ها چانگبین هستم معلم ورزشتون......ورزش امسالتون بسکتبال و والیبال هستش چه کسانی داوطلب بسکتبال میشن
هیونجین اولین نفر دستشو بالا برد
و فلیکس بعدش با تردید دستشو برد بالا
همزمان ۸ نفر دیگه دستشونو بردن بالا
#هی نمیدونستم بسکتبال بلدی
+ راستش من از ۹ سالگی کلاس بسکتبال میرفتم...اون پسره کیه؟ ( با انگشتش به هیونجین اشاره کرد)
#اون هیونجینه... بیشتر دراما های مدرسه بخاطر اونه... ناگفته نمونه.. جذابم هست
+ اهوم ................ پایان پارت۱
..........................................
بازم ادامه داره
👉🏻👈🏻
#هی فلیکس پاشو بریم مدرسه رو نشونت بدم ( گایز توی دانشگاه هستن ولی برای راحت نوشتن و از روی عادت من مینویسم مدرسه شما دانشگاه در نظر بگیرید🙃) خب داشتیم چیا میگفتیم؟ اها گفتی از کجا اومدی؟
+از استرالیا
#چرااا؟ استرالیا که جای خوبیه پس چرا اومدی کره
+ داستانش طولانیه نمیتونم بگم
# خیلی خب باشه....اون راهرو ی کلاس های اضافه و جبرانی هستش اون پله ها رو که بری بالا طبقه ی اولش سالن ورزشه طبقه ی دومش ناهارخوری و طبقه ی سومش و چهارمش که به دو قسمت تقسیم شده سال بالایی هامون و سال های بالاتر مون قرار دارن
طبقه ی پنجمش کتابخونس حالا این پله رو که بری پایین زمین فوتبال و حیاطه و بعدش ناهار خوری برای سال های بالاتر راهروی سمت چپ هم تمامی کمد ها و لاکراس
+ هوم به نظر میاد مدرسه ی بزرگی باشه
#اره
+ زنگ بعد چی داریم
#نمیدونم...ریاضیه و معلممون عوض شده شنیدم خیلی بداخلاقه و سخت گیر
همینطور که داشتن حرف میزدن زنگ خورد و وارد کلاس شدن
#از اونجایی که صمیمی شدیمم شمارتو بده که بعدا باهم حرف بزنیم
بلافاصله که شماره ی همدیگرو دادن معلم وارد شد
(علامت معلم ریاضی ٫)
٫ سلام بچه ها من معلم جدیدتون کریستوفر بنگچان هستم کتاباتونو باز کنید از اخرین صفحه ای که درس دادن
بعد یک صفحه ی کامل درس دادن رفت سر گفتن قوانین
/قوانین اینه که سر کلاس من خوراکی ممنوعه
صحبت با بقل دستی یا هرکی ممنوعه
استفاده از گوشی ممنوعه
خوابیدن سر کلاسم ممنوعه
تکلیف ننویسید باید به عنوان مجازات ۹۰ سوال حل کنید
میریم برای حضور غیاب
٫نیکی؟
نیکی: حاظر
/هیونجین؟
هیونجین بدون هیچ حرفی دستشو بالا برد
/جیسونگ؟
هان:حاظر
٫سونگمین
.
.
٫گفتم سونگمین
.
.
٫کیم سونگمیننننن
نیکی که کنار سونگمین نشسته بود محکم زد بهش و از خواب بیدارش کرد
سونگمین:اه باز یه رو مخ دیگه...... حاظر
........................................
کلاس تموم شده بود و همه ی بچه ها داشتن به سمت سالن ورزش میرفتن
فلیکس لباس ورزشیشو پوشید و به سمت سالن حرکت کرد
معلم : سلام بچه ها چانگبین هستم معلم ورزشتون......ورزش امسالتون بسکتبال و والیبال هستش چه کسانی داوطلب بسکتبال میشن
هیونجین اولین نفر دستشو بالا برد
و فلیکس بعدش با تردید دستشو برد بالا
همزمان ۸ نفر دیگه دستشونو بردن بالا
#هی نمیدونستم بسکتبال بلدی
+ راستش من از ۹ سالگی کلاس بسکتبال میرفتم...اون پسره کیه؟ ( با انگشتش به هیونجین اشاره کرد)
#اون هیونجینه... بیشتر دراما های مدرسه بخاطر اونه... ناگفته نمونه.. جذابم هست
+ اهوم ................ پایان پارت۱
..........................................
بازم ادامه داره
👉🏻👈🏻
۲.۹k
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.