عشق را به چه سوختن؟ من به زیباییت باختم جئون،
عشق را به چه سوختن؟ من به زیباییت باختم جئون،
از اون آقای کیم تا این هیچی نمونده
جئون چشمانت زندگی را برایم هدیه میفرستد
چشمان بلورین تو به بهترین نحو مرا به سکوت وا میدارد
کی فکرشو میکرد در این شهر مرده من احساساتم به نوعی شکوفا شود
با دیدن جسم خستت و دستانی پر از گرمایی دلنشین
بدن گرمت،وقتی در دستانم قرار گرفته بود..
چشمانم تحمل بسیاری از درد ها میان احساسات
و در زیبایی چهرت گم شده..
آهنگ مرا گم نمود
پاهایی که بی اختیار حرکت میکنند
سوزش دستان تو مرا از خود بی خود میکرد جئون،
جام شراب در دستان تو
نوشیدن با تو
خنده ای فراموش شده از درد ها با تو..
مرا معشوقی باخته نمود
بر وجودت باختم با اینکه قسم بر خدایان خوردم..
دوستت دارم؛
بیش از هر کلمه ای که به اندازهی کافی توصیف کنه،
غرق در لبخندت هر لحظه و هر مکان
غرق در بهشت ثانیه به ثانیه!
از اون آقای کیم تا این هیچی نمونده
جئون چشمانت زندگی را برایم هدیه میفرستد
چشمان بلورین تو به بهترین نحو مرا به سکوت وا میدارد
کی فکرشو میکرد در این شهر مرده من احساساتم به نوعی شکوفا شود
با دیدن جسم خستت و دستانی پر از گرمایی دلنشین
بدن گرمت،وقتی در دستانم قرار گرفته بود..
چشمانم تحمل بسیاری از درد ها میان احساسات
و در زیبایی چهرت گم شده..
آهنگ مرا گم نمود
پاهایی که بی اختیار حرکت میکنند
سوزش دستان تو مرا از خود بی خود میکرد جئون،
جام شراب در دستان تو
نوشیدن با تو
خنده ای فراموش شده از درد ها با تو..
مرا معشوقی باخته نمود
بر وجودت باختم با اینکه قسم بر خدایان خوردم..
دوستت دارم؛
بیش از هر کلمه ای که به اندازهی کافی توصیف کنه،
غرق در لبخندت هر لحظه و هر مکان
غرق در بهشت ثانیه به ثانیه!
۸۷۰
۱۹ مهر ۱۴۰۳