پارت24

کوک:واییی شیرموزاااااااااااام
نامی:تا شما باشین دروغ نگین
*کوک با بغض رفت توی اتاقش درو کوبید
جیمین:یا تاحالا کوکی رو اینجور ندیدم......
تهیونگ:الان هرکی بره سمتش.....السغفرالله(بچم رگ ایرانی داره)
جین:خب حالا نوبت شما دوتاس
جیمین:هیونگ توروخدا
تهیونگ:ماکه کار بدی نکردیم
جین:بازم هرچی ما باید تنبیهتون کنیم
*زنگ در خورد
تهیونگ:وااااااااااییییییییی شانس در خونرو زد
*تهیونگ دویید رفت درو باز کرد
تهیونگ:ا/تتتتتتت
*پرید بغل ا/ت
ا/ت:یا چیشده*باخنده
*جیمینم اومد
جیمین:ا/تتتت توروخدا نجاتمون بده
*هردوتا پشت ا/ت قایم شدن
ا/ت:خب به من بگین چی شده
جین:او ا/ت اومدی
ا/ت:اره ولی ایکاش نمیومدم
جین:اره اره برو من با اینا ی کاری دارم
ا/ت:میشه یکی توضیح بده چیشده؟
جیهوپ:مثل اینکه این سه تا دیشب مست کردن و به ما نگفتن
ا/ت:اینا که منو رسوندنو اومدن خونه
شوگا»تورو رسوندن بعدم رفتن مست کردن
ا/ت:خب کار بدی نکردن که
تهیونگ:عاااااا هیونگ دیدی
جیمین:حرف ا/ت خودش سنده پس دیگه نیازی به تنبیه نیست
ا/ت:خب کوک کجاست؟
نامی:فکر کنم نباید چند روز بریم سمتش
ا/ت:چرا؟
جین:اونو از قبل تنبیهش کردیم
ا/ت:مگه چیکار کردین
نامی:تو چی فکر میکنی که اونو انقد عصبی میکنه
ا/ت:نکنه شیرموزاشو؟
جیهوپ:زدی تو خال
ا/ت:اوو پس ی شکست عشقی بزرگ بهش دادین
جیمین:ا/ت بیا براش شیر موز درست کنیم
ا/ت:اوم باشه
تهیونگ:منم بیام کمکتون؟
ا/ت:بیا
جین:اه باشه این دفعه تنبیهتون نمیکنم ولی بخششی برای دفعه ی بعد نیست
ویمین:چشم
*سه تایی رفتن اشپزخونه برای کوک شیر موز درست کنن
.................