شب تاریکpt4
تو ذهنش (وایییی چه عمارتی بود)
+ الان یعنی من یه نفر باید کل این عمارتو تمیز کنمممم؟؟؟
_چی فک کردی؟؟ معلومه تازه حیاط پشتی و حیاط جلویی هم هست
رفتیم داخل و اون رفت یکی از اتاقای بالا و درو محکم بست
فک کنم100تا اتاق داره همینجوری داشتم میگشتمکه یه اجومایی با پیشبند سفید مشکی اومد جلو گفتم
+سلام
&سلام عزیزم خوبی؟
+ممنون اجوما این ارباب غذاهاشو خودش درست میکنه؟
&آره عزیزم از وقتی که مادرش بخواطر سم توی غذاش فوت کردن دیگه به هیچکس اعتماد نداره
+خدا رحمتش کنه
&بیا شروع کنیم دخترم
پرش زمانی بعد از تمیز کاری ساعت هفت
+وای خسته شدم کمرم پوکید
_خدمتکار جدیددد(صدا کردن)
&ارباب میخوان شما برین پیششون
+باشه
رفتم بالا و در زدم+بیام تو؟
_دختره ی هرزه دیگه نبینم اینجوری پررو باشی ها
+چیشده
_رفتی از اجوما سوال کردی آره؟؟
ته ویو
یه ایمیل اومده که دوست دخترم داره خیانت میکنه
اعصاب ندارمممممم
1ساعت گریه کردم رو بالشتم و بعد شنیدم که این زنیکه جدید پررو شده
برا همین صداش کردم
یونا ویو
چرا انقدر اعصبیه خیلی کنجکاوم یعنی همیشه اینطوریه ازش پرسیدم
+چیشد که انقدر اعصبی؟
_چقدر پررو یی چطور جرعت میکنی؟!!!و محکم زد تو گوشم انقدر محکم زد که گوشم پاره شد و خون جاری شد کم کم چشام بسته میشدو افتادم زمین
ادامه دارد....
تو خماری بمونین😂
شرط: پارت بعد 5لایک و 10کامنت
+ الان یعنی من یه نفر باید کل این عمارتو تمیز کنمممم؟؟؟
_چی فک کردی؟؟ معلومه تازه حیاط پشتی و حیاط جلویی هم هست
رفتیم داخل و اون رفت یکی از اتاقای بالا و درو محکم بست
فک کنم100تا اتاق داره همینجوری داشتم میگشتمکه یه اجومایی با پیشبند سفید مشکی اومد جلو گفتم
+سلام
&سلام عزیزم خوبی؟
+ممنون اجوما این ارباب غذاهاشو خودش درست میکنه؟
&آره عزیزم از وقتی که مادرش بخواطر سم توی غذاش فوت کردن دیگه به هیچکس اعتماد نداره
+خدا رحمتش کنه
&بیا شروع کنیم دخترم
پرش زمانی بعد از تمیز کاری ساعت هفت
+وای خسته شدم کمرم پوکید
_خدمتکار جدیددد(صدا کردن)
&ارباب میخوان شما برین پیششون
+باشه
رفتم بالا و در زدم+بیام تو؟
_دختره ی هرزه دیگه نبینم اینجوری پررو باشی ها
+چیشده
_رفتی از اجوما سوال کردی آره؟؟
ته ویو
یه ایمیل اومده که دوست دخترم داره خیانت میکنه
اعصاب ندارمممممم
1ساعت گریه کردم رو بالشتم و بعد شنیدم که این زنیکه جدید پررو شده
برا همین صداش کردم
یونا ویو
چرا انقدر اعصبیه خیلی کنجکاوم یعنی همیشه اینطوریه ازش پرسیدم
+چیشد که انقدر اعصبی؟
_چقدر پررو یی چطور جرعت میکنی؟!!!و محکم زد تو گوشم انقدر محکم زد که گوشم پاره شد و خون جاری شد کم کم چشام بسته میشدو افتادم زمین
ادامه دارد....
تو خماری بمونین😂
شرط: پارت بعد 5لایک و 10کامنت
۳.۷k
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.