فیک سیاه و سفید پارت ۳
لباس هامو (عکس ۲) پوشیدم و رفتم بار. داخل شدم و دنبال همون پسره گشتم ولی پیداش نکردم . ۶ نفر جدید اومده بودن . رفتم پیشش و سلام کردم ( سلام . ببینم تو شوگر رو میسناسی؟)
که شروع کرد به بلند بلند خندیدن و گفت ( شوگا رو میگی خانوم کوچولو؟)
گفتم ( آره کوچولو! حالا این شوگا کجاست؟)
گفت ( اون کنار خوابیده . راستی اسمت چیه؟)
گفتم ( کنیا )
لبخند کیوتی زد ( منم جئون جونگ کوکم)
گفتم (خوشبختم ) و به سمت شوگا رفتم. سرش روی میز قمار بود و غرق خواب. به بازوش ضربه زدم و گفتم ( هی عوضی پاشو. وقته بازیههههه)
چشم هاشو باز کرد و با ابرو های درهم گفت ( نمیخواد داد بزنی پیشی کر نیستم)
گفتم ( خفه شو عوضی)
سر میز نشستیم و شروع کردیم . به محض شروع کردن جونگ کوک با ۵ تا پسر دیگه اومدن و دورمون نشستن. احتمالا دوست شوگا بودن چون فقط اونو تشویق میکردن. ساعت ۴ ظهر شد . بازی هنوز ادامه داشت که.......
اون برنده شد . باورم نمیشد که برای اولین بار باختم. اصلا حی خوبی نبود، یعنی به طرز مضحکی مسخره بود. شوگا بلند شد و چونمو گرفت و گفت ( ناراحت نشو پیشی کوچولو پیش میاد)
گفتم ( هه ! شانسی بود عوضی)
با اخم گفت ( اسمم شوگاست)
با تمضخر گفتم ( من هر طوری که بخام بقیه رو صدا میزنم)
گفت ( حرف های خودم رو بهم پس نده)
گفتم (اوکی عوضی.) و دستشو از روی چونم پس زدم و رفتم یه گوشه نوشیدنی🍷🍷🍷 خوردم۲۰۰۰ دلار باخته بودم.خیلی بد بود .یکم بعد دیدم چند نفر اومدن و میگن که توی دنیا بهترین گاو صندوق باز کنان و اگه کسی بتونه اون ها رو شکست بده بهش ۵۰۰۰۰دلار جایزه میدن و اگه ببازیم باید ۹۰۰۰۰۰۰ دلار بدیم . دستم رو بالا کردم و گفتم ( من باهات مسابقه میدم. ) همه گفتن ( اوووووو)
گفت (اسمت چیه شجاع خانوم)
گفتم (کنیا. و اسم تو؟)
گفت (دارک * به معنی تاریکی*)
زمانسنج رو آماده کردیم و ۱۰ ثانیه زمان برای باز کردن تنظیم کردیم .
داور گفت( ۱ و ۲و ۳ و شروعععع)
و بلافاصله دست به کار شدم . ۵ ثانیه دیگه فرصت داشتم و سر ۲ ثانیه باقی مانده برنده شدم و داور منو برنده اعلام کرد . دارک قاطی کرده بود و اربده میکشید که اوت برندست ولی به هر حال باخت باخته .
گفتم زور نزن عزیزم از یه بچه باختی)
اومد بزنتم که شوگا دستش رو گرفت و پسش زد . بعد با خونسردی گفت ( خفه شو احمق! من پول رو میدم و تو هم همین الان از اینجا گم شو بیرون تا تیکه تیکت نکردم )
دارک هم عین برق گرفته ها دوید بیرون . به شوگا گفتم ( نیاز نبود کمکم کنی عوضی؛ من خودم میتونم ار خودم دفاع کنم)
گفت ( آره مشخصه .همین الان نزدیک بود از این یارو سیلی بخوری در ضمن به خاطر این کارم ازت یه چیزی میخام)
با شک گفتم (چی؟؟؟)
گفت( مهارت خوبی داری. ما یه باند ۷ نفره مافیایی داریم که به یه گاوصندوق بازکن نیاز داره و اون نفر تویی. قبوله؟)
که شروع کرد به بلند بلند خندیدن و گفت ( شوگا رو میگی خانوم کوچولو؟)
گفتم ( آره کوچولو! حالا این شوگا کجاست؟)
گفت ( اون کنار خوابیده . راستی اسمت چیه؟)
گفتم ( کنیا )
لبخند کیوتی زد ( منم جئون جونگ کوکم)
گفتم (خوشبختم ) و به سمت شوگا رفتم. سرش روی میز قمار بود و غرق خواب. به بازوش ضربه زدم و گفتم ( هی عوضی پاشو. وقته بازیههههه)
چشم هاشو باز کرد و با ابرو های درهم گفت ( نمیخواد داد بزنی پیشی کر نیستم)
گفتم ( خفه شو عوضی)
سر میز نشستیم و شروع کردیم . به محض شروع کردن جونگ کوک با ۵ تا پسر دیگه اومدن و دورمون نشستن. احتمالا دوست شوگا بودن چون فقط اونو تشویق میکردن. ساعت ۴ ظهر شد . بازی هنوز ادامه داشت که.......
اون برنده شد . باورم نمیشد که برای اولین بار باختم. اصلا حی خوبی نبود، یعنی به طرز مضحکی مسخره بود. شوگا بلند شد و چونمو گرفت و گفت ( ناراحت نشو پیشی کوچولو پیش میاد)
گفتم ( هه ! شانسی بود عوضی)
با اخم گفت ( اسمم شوگاست)
با تمضخر گفتم ( من هر طوری که بخام بقیه رو صدا میزنم)
گفت ( حرف های خودم رو بهم پس نده)
گفتم (اوکی عوضی.) و دستشو از روی چونم پس زدم و رفتم یه گوشه نوشیدنی🍷🍷🍷 خوردم۲۰۰۰ دلار باخته بودم.خیلی بد بود .یکم بعد دیدم چند نفر اومدن و میگن که توی دنیا بهترین گاو صندوق باز کنان و اگه کسی بتونه اون ها رو شکست بده بهش ۵۰۰۰۰دلار جایزه میدن و اگه ببازیم باید ۹۰۰۰۰۰۰ دلار بدیم . دستم رو بالا کردم و گفتم ( من باهات مسابقه میدم. ) همه گفتن ( اوووووو)
گفت (اسمت چیه شجاع خانوم)
گفتم (کنیا. و اسم تو؟)
گفت (دارک * به معنی تاریکی*)
زمانسنج رو آماده کردیم و ۱۰ ثانیه زمان برای باز کردن تنظیم کردیم .
داور گفت( ۱ و ۲و ۳ و شروعععع)
و بلافاصله دست به کار شدم . ۵ ثانیه دیگه فرصت داشتم و سر ۲ ثانیه باقی مانده برنده شدم و داور منو برنده اعلام کرد . دارک قاطی کرده بود و اربده میکشید که اوت برندست ولی به هر حال باخت باخته .
گفتم زور نزن عزیزم از یه بچه باختی)
اومد بزنتم که شوگا دستش رو گرفت و پسش زد . بعد با خونسردی گفت ( خفه شو احمق! من پول رو میدم و تو هم همین الان از اینجا گم شو بیرون تا تیکه تیکت نکردم )
دارک هم عین برق گرفته ها دوید بیرون . به شوگا گفتم ( نیاز نبود کمکم کنی عوضی؛ من خودم میتونم ار خودم دفاع کنم)
گفت ( آره مشخصه .همین الان نزدیک بود از این یارو سیلی بخوری در ضمن به خاطر این کارم ازت یه چیزی میخام)
با شک گفتم (چی؟؟؟)
گفت( مهارت خوبی داری. ما یه باند ۷ نفره مافیایی داریم که به یه گاوصندوق بازکن نیاز داره و اون نفر تویی. قبوله؟)
۲۵.۳k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.