پارت = ۱۴
تقاص دوستی
ویو اما :
^من قبول میکنم ، ولی یه چیزی میخوام اِوا ساقدوشم باشه .
÷هرطور که دوست داری .
بعد از خرید لباس عروس و وسایل و پخش کردن کارت ها ، یه سر رفتم گوشیم رو چک بکنم پیام اوا رو دیدم .
+این چیه ؟ نگو که .... باورم نمیشه .
بهش گفتم بیاد کافه باهاش حرف بزنم .
ویو اِوا :
+چی قبول کردی ؟ اخه برای چی .
^مگه دست خودمه ؟ مجبورم .
وقتی قیافه عبوسم رو دید ادامه داد .
^اگه به خودم بود هرگز قبول نمیکردم ، بابام منو بهش فروخته .
+خب جلوشون وایسا ، اصلا شده از این شهر بری . بهتر از اینه که تا اخرین لحظه عنرت پشیمون باشی از انتخابت .
^نه بعد از مدتی بهش عادت میکنم ، این جزء یی از شرنوشتمه ، همه چی درست میشه مگه نه ؟
نمیخواستم دلشو بشکنم ولی خب این یه نوع امید حساب میشه .
+ببین اما تو خودت سرنوشتتو مینویسی نه بابات یا اون ، تصمیم درستو بگیر . هر وقت که پشیمون بشی من دم در خونتونم تا بری یه جای دور ، که کسی دستش بهت نرسه .
^من همیشه روی تو حساب میکنم ، ولی فعلا یه خواهشی ازت دارم ، میتونی ساقدوشم بشی ؟
+معلومه .
ادامه دارد ......
ویو اما :
^من قبول میکنم ، ولی یه چیزی میخوام اِوا ساقدوشم باشه .
÷هرطور که دوست داری .
بعد از خرید لباس عروس و وسایل و پخش کردن کارت ها ، یه سر رفتم گوشیم رو چک بکنم پیام اوا رو دیدم .
+این چیه ؟ نگو که .... باورم نمیشه .
بهش گفتم بیاد کافه باهاش حرف بزنم .
ویو اِوا :
+چی قبول کردی ؟ اخه برای چی .
^مگه دست خودمه ؟ مجبورم .
وقتی قیافه عبوسم رو دید ادامه داد .
^اگه به خودم بود هرگز قبول نمیکردم ، بابام منو بهش فروخته .
+خب جلوشون وایسا ، اصلا شده از این شهر بری . بهتر از اینه که تا اخرین لحظه عنرت پشیمون باشی از انتخابت .
^نه بعد از مدتی بهش عادت میکنم ، این جزء یی از شرنوشتمه ، همه چی درست میشه مگه نه ؟
نمیخواستم دلشو بشکنم ولی خب این یه نوع امید حساب میشه .
+ببین اما تو خودت سرنوشتتو مینویسی نه بابات یا اون ، تصمیم درستو بگیر . هر وقت که پشیمون بشی من دم در خونتونم تا بری یه جای دور ، که کسی دستش بهت نرسه .
^من همیشه روی تو حساب میکنم ، ولی فعلا یه خواهشی ازت دارم ، میتونی ساقدوشم بشی ؟
+معلومه .
ادامه دارد ......
۳.۰k
۰۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.