سناریو بانگو پارت 5
سناریو بانگو پارت 5
هنوز اسم نداره
(زنگ زدن تلفن)
-من بر میدارم ریوشی کون
الو؟
-هیگوچی هستم،با ریوشی چان کار داشتم
-ریوشییییی،بیا هیگوچی کارت داره
-اومدممم،(گرفتن تلفن)بله هیگوچی؟
-ماموریت داری
-(خدایا، بذار لا اقل زخمام یکم خوب شه'-')باش،ماموریت چیه؟
-یه یاکوزاست،می خوایم تا سر حد مرگ شکنجه اش کنی،می خوایم شکنجه هات دردناک باشه
-باشه،الان میام
-ریوشی،چی کار داشت؟
-هیچی^^ ها راستی اگه برم تو خونه تنها میشی،نمیتونم باز بیخیالت شم ،باید باهام بیای
-باش^^
-ریوشی چان،این اتاق شکنجه
وسیله ای لازم داری؟
-نه،لازم نیست،فقط،کرومی رو از اینجا دور کن نمی خوام صدا هارو بشنوه
-باشه
-اما ریوشی کون
-زود تموم میشه ،باشه^^
-باشه
-خب،بیا یکم بازی کنیم،آقای مایکل(اسم طرف)
(روحیت ضعیفه پایین نیا😐البته چیز خاصی نی ،اوتاکو ها عادت دارن)
-اقای مایکل ،اول ،بهتره به روش همیشگی شروع کنم
ینی،پاره کردن فک ^^
(شکار)
خب ،بهتره اینجا رو داد و فریاد نکنی چون درد داره^^(آویزون شدن فک)
(داد شدید)
زجه بزن،هرچی بیشتر زجه بزنی،بیشتر لذت میبرم ^^(ریز شدن مردمک چشم)
خب حالا با سوزن کردن زیر ناخونات چطوری ؟یا اول چشمات؟اول بدنتو سوراخ کنم؟یا انگشتاتو جدا کنم؟
(در اومدن چشما)
زجه بزن ،زجه بزن^^حالا نوبت سوراخ کردن بدنته،نه وایسا ،بهتره از راه سختی وارد شم ،ینی میخ داغ،چطوره؟
(سوراخ کردن بدنش)
اوه،عزیزم،داری درد میکشی؟گریه کن ،صدای گریه هاتو نمی شنوم^^
(پیچوندن استخونا و منحرف کردن به بیرون،پاره شدن کامل بدنش)
اوه هنوز زنده ای؟
حیف،یاکوزاها مزه ی خوبی ندارن ،وگرنه میخوردمت
(کردن میخ آهنی تا ته توی حلقش)
خب تموم شد^^
کرومی چان،بریم خونه^^(دست و صورت خونی،باند های شل شده)
-باش بریم،ولی از سر راه باید باند بخریم انگار کم اوردیم😂
-باش😂
-هیگوچی،جنازش رو تحویل بده،کارشو تموم کردم
-چشم
کرومی،بریم^^
بریم^^
ادامه دارد
هنوز اسم نداره
(زنگ زدن تلفن)
-من بر میدارم ریوشی کون
الو؟
-هیگوچی هستم،با ریوشی چان کار داشتم
-ریوشییییی،بیا هیگوچی کارت داره
-اومدممم،(گرفتن تلفن)بله هیگوچی؟
-ماموریت داری
-(خدایا، بذار لا اقل زخمام یکم خوب شه'-')باش،ماموریت چیه؟
-یه یاکوزاست،می خوایم تا سر حد مرگ شکنجه اش کنی،می خوایم شکنجه هات دردناک باشه
-باشه،الان میام
-ریوشی،چی کار داشت؟
-هیچی^^ ها راستی اگه برم تو خونه تنها میشی،نمیتونم باز بیخیالت شم ،باید باهام بیای
-باش^^
-ریوشی چان،این اتاق شکنجه
وسیله ای لازم داری؟
-نه،لازم نیست،فقط،کرومی رو از اینجا دور کن نمی خوام صدا هارو بشنوه
-باشه
-اما ریوشی کون
-زود تموم میشه ،باشه^^
-باشه
-خب،بیا یکم بازی کنیم،آقای مایکل(اسم طرف)
(روحیت ضعیفه پایین نیا😐البته چیز خاصی نی ،اوتاکو ها عادت دارن)
-اقای مایکل ،اول ،بهتره به روش همیشگی شروع کنم
ینی،پاره کردن فک ^^
(شکار)
خب ،بهتره اینجا رو داد و فریاد نکنی چون درد داره^^(آویزون شدن فک)
(داد شدید)
زجه بزن،هرچی بیشتر زجه بزنی،بیشتر لذت میبرم ^^(ریز شدن مردمک چشم)
خب حالا با سوزن کردن زیر ناخونات چطوری ؟یا اول چشمات؟اول بدنتو سوراخ کنم؟یا انگشتاتو جدا کنم؟
(در اومدن چشما)
زجه بزن ،زجه بزن^^حالا نوبت سوراخ کردن بدنته،نه وایسا ،بهتره از راه سختی وارد شم ،ینی میخ داغ،چطوره؟
(سوراخ کردن بدنش)
اوه،عزیزم،داری درد میکشی؟گریه کن ،صدای گریه هاتو نمی شنوم^^
(پیچوندن استخونا و منحرف کردن به بیرون،پاره شدن کامل بدنش)
اوه هنوز زنده ای؟
حیف،یاکوزاها مزه ی خوبی ندارن ،وگرنه میخوردمت
(کردن میخ آهنی تا ته توی حلقش)
خب تموم شد^^
کرومی چان،بریم خونه^^(دست و صورت خونی،باند های شل شده)
-باش بریم،ولی از سر راه باید باند بخریم انگار کم اوردیم😂
-باش😂
-هیگوچی،جنازش رو تحویل بده،کارشو تموم کردم
-چشم
کرومی،بریم^^
بریم^^
ادامه دارد
۳.۲k
۲۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.